نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

نا‌آرامی‌های کشتیرانی در دریای سرخ؛ تشدید چالش‌های راهبردی و امنیتی در ماه ژوئن

به گزارش دنیای نفت و قیر، دریای سرخ همچنان به عنوان یکی از حیاتی‌ترین مسیرهای دریایی جهان شناخته می‌شود که نقش مهمی در تجارت جهانی، انتقال انرژی و تحولات ژئوپولیتیکی بین‌المللی ایفا می‌کند. این مسیر از طریق کانال سوئز و تنگه باب‌المندب، دریای مدیترانه را به اقیانوس هند متصل کرده و کوتاه‌ترین و سریع‌ترین مسیر دریایی میان اروپا، آسیا و آفریقا را فراهم می‌آورد. بیش از ۱۰ درصد تجارت جهانی و تقریباً یک‌سوم از حمل‌ونقل کانتینری جهان از این مسیر عبور می‌کند.

بنادر کلیدی و نقش آن‌ها در تجارت منطقه‌ای

تعدادی از بنادر مهم در امتداد دریای سرخ، اهمیت لجستیکی این منطقه را نمایان می‌کنند:

•بندر اسلامی جده (عربستان سعودی) به‌عنوان دروازه اصلی دریایی این کشور، بخش عمده‌ای از واردات دریایی عربستان را مدیریت کرده و نقش حیاتی در تجارت میان اروپا، آسیا و آفریقا دارد.

•بندر پورت سودان (سودان) بندر اصلی این کشور برای صادرات نفت و واردات کالاهای ضروری است، اما با مشکلاتی مانند زیرساخت‌های فرسوده و بی‌ثباتی سیاسی مواجه است.

•بندر جیبوتی (جیبوتی) که در ورودی جنوبی دریای سرخ قرار دارد، به‌ویژه برای اتیوپی محصور در خشکی، نقش مهمی در تجارت ایفا می‌کند. افزایش بارگیری مجدد کشتی‌ها به دلیل بحران‌های منطقه‌ای، باعث رشد چشمگیر حجم بار در این بندر شده است.

•بندر سوئز (مصر) در انتهای جنوبی کانال سوئز قرار داشته و یکی از گره‌های اصلی در زنجیره تامین جهانی است. این بندر دارای پایانه‌های مختلفی برای انواع بار، از جمله فله‌ای، عمومی و کانتینری است.

•بندر عقبه (اردن) تنها بندر این کشور است که سهم عمده‌ای از تجارت دریایی اردن را برعهده دارد و در تلاش است تا به قطب لجستیکی منطقه تبدیل شود.

•بنادر مصوع و عصب (اریتره) بنادر اصلی این کشور محسوب می‌شوند که انواع بار فله، عمومی و کانتینری را مدیریت کرده و به کریدورهای مهم تجاری منطقه متصل هستند.

•بندر الحدیده (یمن) با وجود آسیب‌های زیرساختی ناشی از درگیری‌ها، همچنان نقشی حیاتی در تأمین کمک‌های بشردوستانه ایفا می‌کند، به‌ویژه در زمینه واردات غذا، دارو و سوخت.

•بنادر ینبع و جیزان (عربستان سعودی) به ترتیب در حوزه صادرات صنعتی و واردات کشاورزی فعال‌اند و نقش مهمی در توسعه اقتصادی منطقه‌ای ایفا می‌کنند.

تشدید تنش‌ها و تهدیدهای امنیتی دریایی

در پی یک درگیری بزرگ در خاورمیانه، امنیت دریایی در دریای سرخ به‌شدت تضعیف شده است. گروه‌های مسلح، به‌ویژه شورشیان حوثی در یمن با حمایت ایران، حملات خود به کشتی‌های تجاری و حامل انرژی را افزایش داده‌اند. این اقدامات با هدف ایجاد اختلال در منافع اسرائیل و متحدانش، تأثیر مستقیم بر جریان کشتیرانی در منطقه داشته است.

در واکنش به این تهدیدات، شرکت‌های بزرگ کشتیرانی مانند Maersk و Hapag-Lloyd مسیرهای خود را به سمت دماغه امید نیک تغییر داده‌اند. این تصمیم موجب افزایش چشمگیر زمان حمل‌ونقل و هزینه‌های عملیاتی شده است. همچنین نرخ بیمه کشتی‌هایی که از دریای سرخ عبور می‌کنند، به دلیل افزایش خطر، رشد قابل‌توجهی داشته است.

تنگه باب‌المندب به‌عنوان یک نقطه حساس راهبردی، به مرکز عملیات‌های نظامی و امنیتی تبدیل شده است. تلاش‌های بین‌المللی برای تأمین امنیت این مسیر از جمله عملیات دریایی “نگهبان رونق” به رهبری ایالات متحده صورت گرفته، اما ادامه حملات نشان می‌دهد که چالش‌های امنیتی همچنان پابرجاست.

پیامدهای اقتصادی و تأثیر جهانی

بی‌ثباتی موجود در دریای سرخ خسارات اقتصادی قابل‌توجهی به بار آورده است. کاهش ترافیک کشتی‌ها در کانال سوئز باعث افت چشمگیر درآمد مصر شده و فشار زیادی به اقتصاد این کشور وارد کرده است. در سطح جهانی نیز هزینه‌های حمل‌ونقل دریایی تا بیش از ۲۵۰ درصد افزایش یافته که به تورم و تأخیر در زنجیره تأمین دامن زده است.

در همین حال، تغییرات اخیر در سیاست‌های تجاری بین‌المللی، از جمله افزایش تعرفه‌های واردات فلزات از سوی ایالات متحده، موجب پیچیدگی بیشتر در جابجایی کالا از طریق کریدور دریای سرخ شده و نگرانی‌هایی را در بازارهای جهانی برانگیخته است.

چشم‌انداز پیش‌رو و اولویت‌های راهبردی

با توجه به تداوم اختلالات، اهمیت راهبردی دریای سرخ بیش از هر زمان دیگری نمایان شده است. برای تضمین تداوم جریان آزاد کالا و انرژی از طریق این مسیر حیاتی، نیازمند همکاری‌های گسترده بین‌المللی، تقویت زیرساخت‌های دفاعی دریایی و تلاش‌های دیپلماتیک برای کاهش تنش‌های منطقه‌ای هستیم.

در شرایطی که صنعت جهانی کشتیرانی با بحران‌های امنیتی، اقتصادی و سیاسی روبروست، دریای سرخ در نقطه تلاقی تجارت، درگیری و دیپلماسی قرار گرفته است. آینده این مسیر به توان کشورها در مدیریت ریسک‌های پیچیده و درهم‌تنیده منطقه‌ای وابسته خواهد بود.