به گزارش دنیای نفت و قیر، صنعت جهانی حملونقل دریایی در حال تجربهی تحولی بنیادین در چشمانداز عملیاتی خود است؛ تحولی که در پی تغییر سیاستهای تجاری، پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی و دگرگونی مداوم تجارت بینالمللی رقم خورده است. شرکتهای بزرگ کشتیرانی در حال اعمال تغییراتی گسترده در ساختار ائتلافها، مسیرهای ترجیحی حملونقل و زیرساختهای دیجیتال هستند؛ روندی که نقشهی لجستیکی تجارت جهانی را بهکلی بازنویسی میکند. این تغییرات نهتنها جریان جابجایی کالاها را دگرگون کرده، بلکه دینامیک رقابتی و همکاریمحور در بخش حملونقل دریایی را نیز بازتعریف کردهاند.
بازتعریف مسیرهای تجاری با بازسازی ائتلافهای استراتژیک
سه تحول کلیدی در ائتلافهای کشتیرانی، تأثیری چشمگیر بر جریانهای تجاری شرق به غرب گذاشته و الگوهای جدیدی در لجستیک جهانی ایجاد کردهاند؛ تحولاتی که زمانبندی حملونقل، بهرهبرداری از بنادر و بهرهوری زنجیره تأمین را تحت تأثیر قرار دادهاند.
مسیر مستقل MSC
شرکت Mediterranean Shipping Company (MSC) بهطور رسمی از چارچوب ائتلاف 2Mخارج شده و شبکهی مستقلی از خدمات خود را راهاندازی کرده است. این ساختار مستقل پنج مسیر اصلی تجاری را دربر میگیرد و شامل ۳۴ حلقه خدمات مستقیم است که بازارهای کلیدی آسیا را به اروپای شمالی، مدیترانه، سواحل شرقی و غربی آمریکای شمالی و آتلانتیک متصل میکند. MSC همچنین با اتکا بر پلتفرمهای برنامهریزی دیجیتال، تلاش دارد تا در غیاب زیرساخت اشتراکی ائتلافها، قابلیت اطمینان خدمات خود را حفظ کند.
همکاری جمینی میان Maersk و Hapag-Lloyd
در واکنش به خروجMSC ، شرکت Maersk با Hapag-Lloyd همکاری جدیدی تحت عنوان همکاری جمینی راهاندازی کرده است؛ توافقی مبتنی بر مدل “هاب و اسپوک” برای اشتراکگذاری شناورها. این ساختار با تمرکز بر بنادر اصلی ترانشیپ، به دنبال بهبود پایبندی به برنامهها و کاهش تعداد سفرهای طولانی است، در حالی که زمان حمل در مسیرهای آسیا-اروپا و trans-Pacific را رقابتی نگه میدارد.
ائتلاف Premier برای بهینهسازی خدمات منطقهای
در همین زمان، شرکتهایOcean Network Express (ONE) ، HMM و Yang Ming با تجمیع خدمات خود تحت ائتلاف Premier، ساختار قبلی THE Alliance را جایگزین کردهاند. این پیکربندی جدید با هدف افزایش فرکانس خدمات و دسترسی به بنادر بیشتر در آسیا، اروپا و آمریکای شمالی طراحی شده است. ارزیابیهای اولیه نشان میدهد که عملکرد زمانبندی در مسیرهای ترنسپاسیفیک بهبود یافته است.
تعدیل مسیرها در واکنش به ریسک و تقاضا
علاوه بر بازسازی ائتلافها، راهبردهای جدید مسیریابی نیز شکلگیری تصمیمات جدید برای مدیریت ریسک و پاسخ به نوسانات بازار را نشان میدهند—بهویژه در گلوگاههای استراتژیک مانند دریای سرخ، کانال سوئز، دماغه امید نیک و کانال پاناما.
تغییر مداوم مسیر به دور از دریای سرخ
با وجود بازگشایی نسبی ترافیک کانتینری از طریق دریای سرخ، نگرانیهای امنیتی پیرامون تنگه بابالمندب همچنان مسیرها را تحت تأثیر قرار دادهاند. عواملی مانند Maersk و MSC ترجیح دادهاند از مسیر طولانیتر اما ایمنتر دماغه امید نیک استفاده کنند تا امنیت بار و خدمه را تضمین کنند.
افزایش تردد در مسیر دماغه امید نیک
این مسیر جنوبی با افزایش قابل توجه ترافیک کشتیهای کانتینری و فلهبر روبهرو شده است. برخی شرکتها ایستگاههای خدمات جدیدی در بنادر جنوب آفریقا مانند دوربان و والویسبی اضافه کردهاند؛ بنادری که اکنون به نقاط کلیدی سوختگیری و ترانشیپ تبدیل شدهاند.
انطباق با محدودیتهای کانال پاناما
در حالی که کمبود آب همچنان ظرفیت کانال پاناما را محدود میکند، شرکتهایی مانند Evergreen و CMA CGM بخشی از ترافیک خود را به کانال سوئز منتقل کردهاند یا از کشتیهای کوچکتری استفاده میکنند تا قابلیت اطمینان زمانبندی را حفظ کنند. همکاری جمینی بهطور خاص برخی خدمات را از آسیای شمالی به سواحل شرقی آمریکا با تمرکز بر هابهای مدیترانهای بازپیکربندی کرده است.
هدایت در دل سیاستهای نو و بهرهوری عملیاتی
شرکتهای کشتیرانی همچنین در حال انطباق با تحولات کلان اقتصادی مانند تعرفههای تجاری جدید و نیازهای انرژی هستند، و همزمان با توسعه زیرساختهای فناورانه، سعی دارند واکنشپذیری عملیاتی خود را تقویت کنند.
همراستایی MOL با مسیرهای تجاری مطلوب
در واکنش به تعرفههای تجاری جدید، شرکت Mitsui O.S.K. Lines (MOL) مسیرهای خود را با کشورهایی که توافقنامههای تجاری مطلوبتری دارند، بهینه کرده است. این شامل افزایش خدمات به بنادر کانادا و مکزیک و سرمایهگذاری در ناوگان LNG برای پاسخگویی به نیازهای فزاینده حمل انرژی در جنوب و جنوبشرقی آسیا است.
دیجیتالیسازی در خدمت برنامهریزی شبکه
شرکتهایی مانند Maersk و ONE از سامانههای پیشرفته مبتنی بر هوش مصنوعی برای برنامهریزی چرخش کشتیها و مدیریت کانتینرها بهره میبرند. این ابزارها امکان واکنش چابک در برابر نوسانات ژئوپلیتیکی و تغییرات در دسترسی به بنادر را فراهم میکنند.
زیرساخت بنادر جهانی در حال دگرگونی
تأثیرات زنجیرهای بازسازی ائتلافها و تغییر مسیرها، در زیرساختهای بندری سراسر جهان مشهود است. بنادر سواحل شرقی آمریکا با افزایش ورود کشتیها مواجه شدهاند، چرا که روند تدریجی فاصلهگیری از ورودیهای سنتی سواحل غربی آغاز شده است. در مدیترانه، مراکز ترانشیپ مانند پیرائوس و آلخسیراس شاهد افزایش ترافیک هستند؛ در حالی که در آسیا، بنادری همچون کلمبو و نهاوا شوا نقش مهمتری ایفا میکنند و سلطه سنتی بنادر سنگاپور و پورت کلانگ را به چالش کشیدهاند.
منظره حملونقل کانتینری جهانی اکنون یکی از گستردهترین بازآراییهای خود را تجربه میکند. تجدید ساختارهای استراتژیک ائتلافها، چارچوبهای منعطف مسیریابی و گسترش دیجیتالیسازی نشان از گذار به سوی نظامی تابآورتر، پاسخگوتر و فناورانهتر در لجستیک دریایی دارد. در این گذار، مزیت رقابتی ممکن است دیگر تنها در سرعت یا ظرفیت نهفته نباشد، بلکه در توان انطباق و آیندهنگری در جهانی متلاطم و چندپاره نهفته باشد.