نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

پیامدهای اختلال در حمل‌ونقل منطقه‌ای نفت و اثر آن بر زنجیره تأمین قیر

به گزارش دنیای نفت و قیر، در روزهای ابتدایی ماه دسامبر، شرایط عرضه نفت در خاورمیانه و آسیای مرکزی تحت تأثیر دو رویداد مهم قرار گرفت؛ نخست توقف فعالیت میدان بزرگ نفتی «غرب القرنه ۲» در جنوب عراق به دلیل بروز نشتی در بخشی از تاسیسات عملیاتی، و دوم تغییر مسیر صادرات بخشی از نفت میدان کاشاگان در قزاقستان به سمت چین به دنبال آسیب‌دیدگی زیرساخت انتقالی که معمولاً برای ارسال محموله‌ها به غرب مورد استفاده قرار می‌گرفت. این دو رخداد، هرچند به‌صورت مستقل اتفاق افتاده‌اند، اما ترکیب آن‌ها موجب ایجاد فضای جدیدی در ارزیابی‌های مربوط به آینده تأمین نفت و نیز برنامه‌ریزی زنجیره تولید قیر شده است. در منطقه‌ای مانند خاورمیانه که سهم قابل توجهی از صادرات جهانی قیر را بر عهده دارد، هر اختلالی در جریان پایدار نفت خام می‌تواند بر راهبردهای پالایش، تولید و صادرات قیر تأثیر مستقیم بگذارد.

توقف عملیات در میدان «غرب القرنه ۲» که در نزدیکی شهر بصره قرار دارد، بلافاصله توجه مقامات و نهادهای صنعتی را به خود جلب کرد. این میدان یکی از ارکان مهم تولید نفت در عراق به شمار می‌رود و اختلال در عملکرد آن نه‌تنها بر میزان تولید روزانه، بلکه بر برنامه‌ریزی پالایشگاه‌ها نیز اثر می‌گذارد. پالایشگاه‌هایی که خوراک قیری خود را بر اساس مشخصات فنی معینی تنظیم کرده‌اند، در صورت کاهش عرضه یا تغییر نوع نفت ورودی، ناچار به بازتنظیم عملیات و تغییر در الگوی تولید خواهند شد. چنین وضعیتی ممکن است بر راندمان تولید قیر، کیفیت محصول نهایی و زمان‌بندی بارگیری تأثیر بگذارد. اگرچه عراق از نظر منابع نفتی متنوع است، اما توقف در چنین میدان مهمی، نوسان‌های کوتاه‌مدت در خوراک پالایشگاه‌های جنوب عراق ایجاد می‌کند و همین موضوع می‌تواند زنجیره تأمین قیر را تحت فشار قرار دهد.

در همین دوره زمانی، قزاقستان نیز مسیر صادرات بخشی از نفت میدان کاشاگان را تغییر داد. آسیب واردشده به زیرساخت اصلی انتقال نفت که خروجی‌های غربی این کشور را تغذیه می‌کند، باعث شد بخش قابل توجهی از نفت کاشاگان به جای مسیرهای معمول، از مسیر شرقی و به سمت چین ارسال شود. این تغییر مسیر که در ظاهر یک اقدام فنی و اضطراری است، پیامدهایی فراتر از قزاقستان دارد. نفوذ چنین جابه‌جایی‌هایی در بازار جهانی نفت به این دلیل است که ترکیب سبد نفتی پالایشگاه‌هایی که از نفت حوزه خزر استفاده می‌کنند تغییر می‌یابد و همین تغییر می‌تواند نسبت تولید فرآورده‌های سنگین از جمله قیر را دستخوش نوسان کند. هر پالایشگاهی که بر اساس یک نوع نفت مشخص تنظیم شده باشد، در صورت کاهش ورودی یا تغییر ترکیب خوراک، مجبور به اصلاح شرایط عملیاتی خود می‌شود و این اصلاحات ممکن است موجب ایجاد اختلاف در کیفیت قیر تولیدی یا در مقدار قابل عرضه در بازار شود.

برای منطقه خاورمیانه، که ظرفیت پالایشگاهی قابل‌توجهی خصوصاً در حوزه تولید قیر دارد، این دو رویداد در مجموع یک پیام روشن داشت: ثبات جریان نفت خام، همچنان اصلی‌ترین عامل تعیین‌کننده در ثبات زنجیره تأمین قیر است. حتی هنگامی که اصلاحات فنی یا برنامه‌ریزی‌های جدید می‌تواند اثرات مقطعی را کاهش دهد، تولیدکنندگان به‌طور طبیعی نیازمند پیش‌بینی‌پذیری در سطح خوراک پالایشگاه‌ها هستند. توقف‌های ناگهانی، چه در عراق و چه در آسیای مرکزی، این پیش‌بینی‌پذیری را کاهش می‌دهد و باعث می‌شود پالایشگاه‌ها ناچار به ایجاد حاشیه ایمنی در ذخایر، تغییر برنامه‌های تعمیراتی یا تعدیل در تولید شوند.

در بخش صادراتی نیز اثرات مشابهی دیده می‌شود. صادرات قیر از کشورهای حوزه خلیج فارس عمدتاً به بازارهای آسیای جنوبی، شرق آفریقا و بخش‌هایی از شرق آسیا انجام می‌شود. برای این بازارها، ثبات تأمین بسیار حیاتی است، زیرا طرح‌های عمرانی معمولاً به صورت چندساله تعریف می‌شوند و توقف در تأمین قیر می‌تواند روند اجرای پروژه‌ها را مختل کند. هنگامی که اختلالی در عرضه نفت خام از منابع مهم رخ می‌دهد، پالایشگاه‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت حجم تولید قیر را کاهش دهند یا زمان‌بندی بارگیری را تغییر دهند. این تغییرات، حتی اگر کوچک و موقتی باشند، بر برنامه‌ریزی پیمانکاران و دولت‌هایی که پروژه‌های زیرساختی دارند تأثیر گذاشته و ممکن است موجب جابه‌جایی در الگوی واردات شود.

ابعاد ژئوپولیتیکی این تحولات نیز قابل چشم‌پوشی نیست. عراق همچنان یکی از تأمین‌کنندگان اصلی نفت خام در منطقه است و هرگونه اختلال در عملیات میادین بزرگ این کشور، نه‌تنها برای مصرف‌کنندگان داخلی، بلکه برای کل منطقه خلیج فارس اهمیت دارد. کشورهای همسایه که از مسیرهای مشترک حمل‌ونقل یا از پالایشگاه‌های وابسته به نفت عراق استفاده می‌کنند، در صورت بروز چنین اختلالاتی، ناچار به ارزیابی مجدد ظرفیت‌های پالایش و عرضه خود خواهند بود.

در مورد قزاقستان، نیز تغییر مسیر صادرات نشان داد که آسیای مرکزی چگونه می‌تواند با تغییر روابط ترانزیتی، بر بازارهای پایین‌دستی اثر بگذارد. هنگامی که نفت از جریان غربی خارج شده و به سمت شرق تغییر مسیر می‌دهد، پالایشگاه‌های اروپایی با کمبود احتمالی در یکی از خوراک‌های باکیفیت خود مواجه می‌شوند و همین موضوع ممکن است بر نسبت تولید فرآورده‌های سنگین مانند قیر تأثیر گذاشته و موجب تغییر عرضه جهانی شود.

مسئله مهم دیگر، واکنش پالایشگاه‌ها به چنین اختلالاتی است. تولید قیر در پالایشگاه‌ها وابسته به ترکیب و خصوصیات نفت خام است. هرگونه تغییر در نوع خوراک، می‌تواند بر دمای برش، میزان قیر قابل استحصال، پایداری حرارتی و ویسکوزیته محصول نهایی اثر بگذارد. به همین دلیل، برخی پالایشگاه‌های منطقه در مواجهه با اختلالات اخیر، اقدام به افزایش ذخیره‌سازی نفت خام و قیر کرده‌اند تا از نوسان ناگهانی در بازار جلوگیری کنند. بعضی دیگر توانایی‌های فرآیندی خود را بهبود داده‌اند تا در صورت تغییر خوراک، بتوانند قیر با کیفیت ثابت تولید کنند. بهبود سیستم‌های کنترل دما، ارتقای فناوری پلیمری و توسعه روش‌های اصلاح قیر، از جمله اقداماتی است که برای حفظ کیفیت محصول انجام می‌شود.

تأثیر این رویدادها بر زنجیره حمل‌ونقل نیز قابل‌توجه است. صادرات قیر از کشورهای خاورمیانه بر اساس زمان‌بندی دقیق و هماهنگی میان تولیدکننده، حمل‌کننده و واردکننده انجام می‌شود. هنگامی که تولید تحت تأثیر اختلال قرار بگیرد، تعادل بازار حمل نیز دچار تغییر می‌شود. کاهش حجم صادرات می‌تواند موجب افزایش هزینه حمل به‌ازای هر تن شود، زیرا کشتی‌ها ظرفیت مشخصی دارند و کاهش حجم ممکن است هزینه ثابت حمل را افزایش دهد. برعکس، اگر پالایشگاه‌ها پس از رفع اختلال، حجم تولید را به‌صورت ناگهانی افزایش دهند، ممکن است ظرفیت حمل پاسخگوی تقاضا نباشد و تأخیر در بارگیری ایجاد شود. این موضوع، خصوصاً برای کشورهایی که پروژه‌های عمرانی فشرده دارند، مانند هند و بنگلادش، چالش‌برانگیز است.

با توجه به این شرایط، دولت‌ها و پیمانکاران واردکننده قیر نیز در حال بازنگری در الگوی خرید هستند. برخی ترجیح می‌دهند حجم بیشتری از نیاز سالانه را در ماه‌هایی ذخیره کنند که بازار باثبات‌تر است. برخی دیگر به دنبال قراردادهای بلندمدت به جای خریدهای کوتاه‌مدت هستند تا از نوسان قیمت و تأمین در امان بمانند. این نوع تغییرات در رفتار خریداران، بر استراتژی‌های تولیدکنندگان قیر در منطقه تأثیر می‌گذارد و ممکن است منجر به تنظیم ظرفیت پالایشگاه‌ها یا تغییر در نوع محصولات تولیدی شود.

در بصره، تحلیلگران صنعت انرژی بر این باورند که مجموعه رویدادهای اخیر نشان می‌دهد که صنعت قیر باید خود را برای دوره‌ای از نوسانات در بالادست آماده کند. ثبات جریان نفت خام، به‌عنوان پیش‌نیاز اصلی تولید قیر، ممکن است در دوره‌های کوتاه‌مدت تحت فشار قرار گیرد و این موضوع ضرورت توسعه فناوری‌های اصلاح قیر و ارتقای زیرساخت‌های پالایشگاهی را افزایش می‌دهد. هنگامی که مواد اولیه دچار نوسان می‌شوند، توانایی پالایشگاه در تولید قیر با کیفیت پایدار تبدیل به یک مزیت رقابتی اساسی می‌شود. بسیاری از تولیدکنندگان منطقه اکنون به سمت توسعه قیرهای اصلاح‌شده، قیرهای با کارایی بالا و بهبود روش‌های آزمایشگاهی حرکت کرده‌اند تا در هر شرایطی بتوانند استانداردهای لازم برای صادرات را تأمین کنند.

در نهایت، ترکیب رخدادهای عراق و قزاقستان در روزهای آغازین دسامبر یادآور این واقعیت است که بازار قیر، هرچند کمتر از نفت خام تحت تأثیر نوسانات فوری قرار می‌گیرد، اما در سطح ساختاری به‌شدت متأثر از ثبات در جریان نفت خام است. مسیر آینده صنعت قیر، در گرو توانایی پالایشگاه‌ها برای مدیریت تغییرات، تضمین کیفیت، حفظ ظرفیت تأمین و انطباق با شرایط جدید بازار جهانی خواهد بود. این صنعت اگر بتواند با رویکردی مبتنی بر برنامه‌ریزی بلندمدت و توسعه فناوری به استقبال سال ۲۰۲۶ برود، قادر خواهد بود جایگاه خود را در بازارهای جهانی حفظ یا حتی تقویت کند.