نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

سرمایه‌گذاری روسیه در تأسیسات جدید قیر در Kirov برای تقویت جاده‌های اوراسیا

به گزارش دنیای نفت و قیر، آشفتگی اخیر در چشم‌انداز قیر روسیه—که بیش از هر چیز در مقایسه‌ی میان افزایش تولید Kirov  و کمبود شدید Aktobe نمایان است—مجموعه‌ای از شکاف‌هایی ایجاد کرده که اکنون تأثیرات آن از حوزه‌ی ساخت‌وساز جاده فراتر رفته است. گرچه این تحولات در ظاهر محلی‌اند، پژواک آن‌ها زنجیره‌های تأمین، کریدورهای تجاری منطقه‌ای، اهرم‌های ژئوپولیتیک و برنامه‌های زیرساختی بلندمدت را در بخش‌هایی از اوراسیا و خاورمیانه تحت‌تأثیر قرار داده است.

اهمیت این مقطع زمانی تنها به نوسان محموله‌ها یا فشار بر کارخانه‌های آسفالت محدود نمی‌شود، بلکه به این واقعیت مربوط است که بخش قیر به عرصه‌ای بدل شده که در آن شرایط بازار، محدودیت‌های ناشی از تحریم‌ها، راه‌حل‌های لجستیکی و اهداف سیاسی با شدتی کم‌سابقه در هم تنیده‌اند. افزایش تولید Kirov در برابر ناتوانی اخیر قزاقستان در فعال نگه‌داشتن پروژه‌های جاده‌سازی در مناطق غربی کشور، موقعیتی ایجاد کرده که در آن ردپای قیری روسیه در چندین بازار همسایه پررنگ‌تر و ساختاری‌تر شده است.

داخل روسیه، افزایش تولید Kirov نه تنها تقویت صنعتی محلی را نشان می‌دهد، بلکه بیانگر بازتنظیم هدفمند سیاست زیرساختی منطقه‌ای نیز هست. چندین صنعت پایین‌دستی—اپراتورهای لجستیک، تولیدکنندگان آسفالت، برنامه‌های جاده‌سازی شهری و شبکه‌ی کمتر دیده‌شده‌ی پیمانکاران کوچک—اکنون به عنوان عوامل هماهنگ‌شده عمل می‌کنند، نه عوامل پراکنده. این هم‌افزایی به منطقه اجازه داده تا زمان‌بندی پروژه‌ها را پایدار نگه دارد، تعهدات صادراتی را حفظ کند و کریدورهای حمل‌ونقل را با وجود فشارهای اقتصادی داخلی و خارجی عملیاتی نگه دارد.

بخشی از روایتی که در روسیه در حال شکل‌گیری است، بر تمرکززدایی استوار است: چندین منطقه، از جمله Kirov، در حال تقویت ظرفیت‌های فرآوری خود هستند تا وابستگی به یک خوشه‌ی پالایشی واحد کاهش یابد. این رویکرد در تضاد آشکار با گلوگاه اخیر قزاقستان است؛ جایی‌که کمبود انعطاف پالایشگاهی، تأخیرهای حمل‌ونقل و اوج‌های فصلی تقاضا، همگی در یک نقطه‌ی شکست همگرا شده‌اند. بخش جاده‌سازی Aktobe، که ناگهان از قیر داخلی و همچنین واردات مورد انتظار از روسیه محروم شد، وارد وقفه‌ای ساختاری شد که پیامدهای اقتصادی، سیاسی و اداری به همراه داشت.

در چنین خلأیی، گسترش ظرفیت روسیه—نمادین شده در Kirov—اهمیت راهبردی پیدا کرده است. تقویت جریان‌های قیر روسی، نفوذ مسکو را بر زمان‌بندی پروژه‌های زیرساختی، ساختارهای هزینه و اولویت‌بندی قراردادها افزایش می‌دهد. هرچند قیر به‌ندرت به عنوان ابزار ژئوپولیتیک مطرح می‌شود، اما نقش آن به‌طور فزاینده‌ای مشابه همین کارکرد است: کالایی که دسترسی به آن، به کشورها امکان می‌دهد برنامه‌های جاده‌سازی را تسریع کنند، آمادگی لجستیکی را حفظ کنند و عملکرد حکمرانی خود را به‌طور ملموس نشان دهند.

ناظران بین‌المللی اشاره کرده‌اند که کریدورهای حمل‌ونقلی که حوضهٔ خزر، غرب چین و بازارهای اروپایی را به هم وصل می‌کنند، به‌شدت نسبت به تأخیرهای ساخت‌وساز در غرب قزاقستان حساس هستند. هنگامی که Aktobe متوقف می‌شود، ترانزیت کند می‌شود، پیمانکاران زیان می‌کنند و ارتقاهای برنامه‌ریزی‌شدهٔ مسیرهای تجاری نیمه‌کاره باقی می‌ماند. در این فضای عدم قطعیت، قیر روسیه وارد می‌شود—با قیمت باثبات‌تر، تولیدشده در خوشه‌های پالایشی پایدارتر، و منتقل‌شده از مسیرهای لجستیکی متنوع‌تر.

آنچه شکل می‌گیرد، نقشهٔ نفوذی جدید است که در آن روسیه از طریق خروجی قیر خود، پیوندها با چندین منطقه آسیای مرکزی را تقویت می‌کند. این نفوذ شاید شبیه فشار سیاسی سنتی نباشد، اما اثر عملی آن مشابه است: تأمین‌کننده به بخش جدایی‌ناپذیر عملکرد زیرساختی کشور دیگر تبدیل می‌شود و این موضوع به‌نوبه خود وابستگی‌های دیپلماتیک و تجاری را شکل می‌دهد.

منطقهٔ Kirov به‌ویژه نشان داده که می‌تواند با محدودیت‌های متغیر بازار سازگار شود. واحدهای تولیدی تکنیک‌های تثبیت کیفیت را برای حفظ ثبات محصول در شرایط آب‌وهوایی مختلف به‌کار گرفته‌اند—عاملی مهم برای کشورهایی که پروژه‌های جاده‌ای آن‌ها در اقلیم‌های بسیار متفاوت انجام می‌شود. افزون بر این، تأمین‌کنندگان روسی در حال توسعهٔ برنامه‌های حمل‌ونقل انعطاف‌پذیر هستند که اوج فصلی تقاضا را پیش‌بینی می‌کند؛ چیزی که قزاقستان در چرخه اخیر کمبود نتوانست به‌خوبی مدیریت کند.

همزمان، مسکو از ظرفیت مازاد خود برای تقویت جایگاهش در بازارهای نوظهور خاورمیانه بهره می‌برد. ایران، عراق و بخش‌هایی از خلیج فارس علاقه نشان داده‌اند که حجم بیشتری از قیر را از روسیه تأمین کنند، به‌ویژه در شرایطی که نوسانات قیمت حمل‌ونقل جهانی کانال‌های سنتی تأمین را تحت فشار قرار داده است. شرکت‌های روسی معتقدند که ثبات فزاینده‌ی داخلی—از جمله در مناطقی مانند Kirov—آن‌ها را قادر می‌سازد گزینه‌ای قابل‌پیش‌بینی در بازاری باشند که غالباً با بی‌ثباتی سیاسی یا لجستیکی مختل می‌شود.

با این حال، این انسجام بدون پیامد نیست. وابستگی قزاقستان به تأمین‌کنندگان خارجی، پرسش‌هایی درباره امنیت انرژی بلندمدت ایجاد کرده و بحث‌هایی تازه درباره نوسازی پالایشگاه‌ها، توسعه ذخیره‌سازی و استراتژی‌های خرید اضطراری برانگیخته است. وقفهٔ طولانی ساخت‌وساز در Aktobe این گفت‌وگوها را تسریع کرد و میزان وابستگی ساختاریِ نادیده‌گرفته‌شده را آشکار ساخت.

در خاورمیانه، تثبیت موقعیت روسیه محور رقابتی جدیدی ایجاد می‌کند. از نظر تاریخی، کشورهای منطقه به ظرفیت‌های پالایشی داخلی یا واردات از جنوب آسیا متکی بوده‌اند. ورود تأمین‌کنندگان روسی، انتظارات قیمتی و زمان‌بندی‌ها را تغییر می‌دهد و مهم‌تر از آن، مجموعهٔ عوامل مؤثر بر رفتار بازار را بازتعریف می‌کند: شرکت‌های لجستیکی، حمل‌کنندگان ترانس-کاسپین، نهادهای خرید دولتی، پیمانکاران، نهادهای نظارتی و حتی ادارات مهندسی شهری اکنون باید ریسک‌های عملیاتی تأمین‌کنندگان متنوع را دوباره محاسبه کنند.

در یک نگاه کلی، اختلالات قیری پیرامون Kirov و Aktobe حقیقتی کمتر دیده‌شده را آشکار می‌کند: مواد زیرساختی—با وجود آنکه معمولاً پیش‌پاافتاده تلقی می‌شوند—می‌توانند شاخص‌های راهبردیِ توازن قدرت منطقه‌ای باشند. دسترسی به عرضه، توانایی تنظیم تولید، و کنترل شبکه‌های حمل‌ونقل، همگی در قالب نوعی سیگنال ژئوپولیتیک ادغام می‌شوند. روسیه به‌طور مؤثر نشان می‌دهد که حتی تحت فشار اقتصادی می‌تواند تولید را حفظ و توسعه دهد، در حالی‌که کشورهای همسایه باید آسیب‌پذیری‌های خود را بازنگری کنند.

با نگاه به آینده، چند روند محتمل است:

•روسیه ممکن است مازاد قیر خود را بیش از پیش به یک دارایی دیپلماتیک تبدیل کند.

•قزاقستان با فشار داخلی برای تنوع‌بخشی یا به‌روزرسانی ظرفیت پالایشی خود روبه‌رو خواهد شد.

•واردکنندگان خاورمیانه ممکن است کانال‌های خرید خود را بر پایهٔ قابلیت‌اتکای روسیه تنظیم کنند.

•شبکه حمل‌ونقل اوراسیایی همچنان نسبت به هر وقفه در کریدورهای تأمین قزاقستان حساس خواهد بود.

در این چشم‌انداز در حال تحول، قیر به چیزی فراتر از یک مادهٔ ساختمانی تبدیل شده است: یک ارز زیرساختی—که اعتبار سیاسی، جابه‌جایی منطقه‌ای و تداوم اقتصادی را تعیین می‌کند. و در مرکز این دگرگونی، حضور رو‌به‌رشد Kirov قرار دارد؛ نمادی از توانایی روسیه برای تبدیل تاب‌آوری صنعتی به یک مزیت راهبردی.