نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

تأثیر افزایش تولید و صادرات قیر آذربایجان بر ایران، دبی و کل خاورمیانه

به گزارش دنیای نفت و قیر، در اواخر سال ۲۰۲۵ اعلام افزایش تولید و ظرفیت صادرات قیر در آذربایجان به‌سرعت توجه بسیاری از فعالان بازارهای منطقه‌ای را جلب کرد. هرچند آذربایجان از نظر حجم تولید، در سطح عوامل بزرگ جهان نیست، اما به دلیل موقعیت جغرافیایی، ثبات سیاسی و دسترسی آسان به مسیرهای تجاری، اثرگذاری آن بیش از اندازه تولیدش است. بنابراین افزایش تولید این کشور تنها یک اتفاق داخلی نیست بلکه پیامدهای اقتصادی و تجاری مهمی برای ایران، دبی و به‌طور گسترده برای خاورمیانه دارد و ساختار رقابتی بازار را در برخی مسیرها تغییر می‌دهد.

این افزایش تولید بخشی از راهبرد آذربایجان برای تقویت صنایع پایین‌دستی نفت است. کشور با اجرای طرح‌های نوسازی پالایشگاه، کیفیت محصول را پایدارتر کرده و توانسته است صادرات بیشتری را با قیمت رقابتی روانه بازار کند. مسیرهای دریایی و زمینی آذربایجان آن را به حلقه‌ای طبیعی در زنجیره تأمین اوراسیا تبدیل کرده است و این مزیت به‌خصوص برای کشورهایی که از نظر لجستیکی به قفقاز نزدیک‌اند جذاب است. همین موضوع تأثیری مستقیم بر کشورهایی دارد که پیش‌تر عمدتاً قیر مورد نیاز خود را از ایران و تا حدی از شبکه‌های تجاری دبی تأمین می‌کردند.

برای ایران، اثرگذاری این تحول دوگانه است. ایران همچنان تولیدکننده‌ای بزرگ با هزینه تولید پایین است و از نظر تنوع بازار دست بالاتر دارد. اما افزایش عرضه در منطقه به‌طور طبیعی مقداری فشار رقابتی ایجاد می‌کند. در برخی مسیرهای نزدیک به قفقاز، قیر آذربایجان از نظر زمان تحویل و هزینه حمل مزیت دارد و ممکن است بخشی از مشتریان را به سمت خود جذب کند.

این موضوع لزوماً سهم عمده‌ای از بازار ایران را از بین نمی‌برد اما می‌تواند حاشیه سود یا انعطاف قیمت‌گذاری را کاهش دهد. از سوی دیگر همین رقابت می‌تواند باعث شود ایران سرمایه‌گذاری بیشتری در ارتقای فناوری پالایش، تولید قیرهای اصلاح‌شده و افزایش کیفیت انجام دهد و از نظر فنی یک گام جلوتر بماند.

در دبی، مسئله متفاوت است. دبی عمدتاً یک مرکز بازرگانی است، نه تولیدکننده اصلی. افزایش عرضه از آذربایجان حتی می‌تواند به نفع دبی باشد، زیرا مواد اولیه بیشتری برای ترکیب، ذخیره، و صادرات مجدد در اختیار تریدرها قرار می‌گیرد. با این حال اگر قیمت‌های آذربایجان بسیار رقابتی باشد، ممکن است برخی بازارهای سنتی که از دبی قیر دریافت می‌کردند حساس شوند، مخصوصاً بازارهایی که بیش از هرچیز به قیمت توجه می‌کنند. اما مزیت‌های لجستیکی، مالی و زیرساختی دبی به اندازه‌ای قوی است که احتمال کنار رفتنش از مرکزیت بازار بسیار کم است و در بسیاری موارد حتی ممکن است آذربایجان بخشی از صادراتش را از مسیرهای امارات عبور دهد.

در خاورمیانه، بیشترین اثر در کشورهایی مثل ترکیه و عراق دیده می‌شود که از نظر جغرافیایی به آذربایجان نزدیک‌اند. ترکیه که هر سال پروژه‌های عمرانی سنگینی دارد، از این افزایش عرضه سود می‌برد، چون تنوع تأمین، قدرت چانه‌زنی آن را افزایش می‌دهد. در شمال عراق نیز از نظر هزینه حمل ممکن است آذربایجان جذاب‌تر از برخی گزینه‌های دیگر باشد. این تغییرات برای ایران به‌معنای رقابت بیشتر در این مسیرهای خاص است، نه در کل بازار.

در کشورهای عربی خلیج فارس، اثر به‌صورت غیرمستقیم دیده می‌شود. افزایش عرضه در منطقه معمولاً روی قیمت‌های پایه اثر می‌گذارد و تولیدکنندگان بزرگ مانند بحرین و عربستان نیز مجبور به تنظیم استراتژی قیمت‌گذاری می‌شوند. هرچند این کشورها از نظر ظرفیت و تنوع تولید، آسیب‌پذیری کمی در برابر چنین تغییراتی دارند، اما بازار همواره از هر افزایش عرضه‌ای تأثیر می‌پذیرد، حتی اگر محدود باشد.

نکتهٔ مهم دیگری که باید در نظر گرفت، موضوع بی‌طرفی ژئوپلیتیکی است. برخی خریداران ترجیح می‌دهند از کشوری خرید کنند که ریسک سیاسی کمتری دارد. آذربایجان از نظر روابط بین‌المللی وضعیت باثبات‌تری نسبت به برخی صادرکنندگان دارد و این مسئله می‌تواند آن را برای بخشی از خریداران جذاب‌تر کند. این موضوع به‌ویژه برای کشورهایی اهمیت دارد که می‌خواهند سبد تأمین خود را متنوع کنند و از وابستگی به یک عرضه‌کننده خاص بکاهند.

در نهایت باید گفت که افزایش تولید آذربایجان موازنه قدرت را دگرگون نمی‌کند. ایران همچنان یکی از بازیگران اصلی بازار است، دبی قدرت تجاری خود را حفظ می‌کند و کشورهای تولیدکننده خلیج فارس نیز جایگاه خود را نگه می‌دارند. اما این تحول جدید لایه‌ای از رقابت، انعطاف‌پذیری و تغییر را ایجاد می‌کند که بازار منطقه را پویا‌تر می‌سازد. این تغییر کوچک اما مهم نشان می‌دهد بازار قیر در خاورمیانه به سمت تنوع و رقابت بیشتر حرکت می‌کند و کشورهایی مانند ایران، امارات و سایر تولیدکنندگان باید راهبردهای خود را با این شرایط تازه هماهنگ کنند.