به گزارش دنیای نفت و قیر، بازار بینالمللی قیر وارد مرحلهای حساس و سیاسی شده است؛ مرحلهای که در آن تنشهای ژئوپلیتیکی، تحریمها و تغییرات سیاست انرژی، زنجیرههای جهانی تأمین را در فاصلهٔ ۲ تا ۵ نوامبر ۲۰۲۵ دگرگون کردهاند.
کارشناسان هشدار میدهند که قیر — که زمانی مشتقی نسبتاً باثبات از نفت خام بود — اکنون به کالایی راهبردی تبدیل شده است که نهتنها از اقتصاد پالایشگاهها بلکه از بازیهای دیپلماتیک نیز تأثیر میپذیرد.
در اوایل نوامبر، وزارت نفت ایران اعلام کرد که صادرات قیر این کشور بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است؛ حرکتی هدفمند برای تقویت موقعیت تجاری و جبران اثر تحریمهای غرب. تحلیلگران منطقهای این اقدام را بخشی از سیاست «مقاومت اقتصادی راهبردی» میدانند که هدف آن تغییر مسیر تجارت به سوی آسیا و آفریقا است. این توسعه نهتنها جایگاه ایران را در بازار قیر تقویت میکند، بلکه توازن رقابتی میان تولیدکنندگان حوزهٔ خلیج فارس، جنوب آسیا و مدیترانه را نیز تغییر میدهد.
در همین حال، اختلال در عرضه ناشی از حملات پهپادی و خرابکاری صنعتی در جریان درگیری روسیه و اوکراین، فشار جدیدی بر زنجیرهٔ تأمین فرآوردههای سنگین نفتی از جمله قیر وارد کرده است. تعطیلی موقت پالایشگاههای اروپای شرقی ظرفیت صادرات را کاهش داده و واردکنندگان را واداشته تا منابع جایگزین در ترکیه، هند و آسیای جنوب شرقی بیابند. بازرگانان گزارش دادهاند که حق بیمهٔ حمل قیر در مسیر دریای سیاه در هفتهٔ نخست نوامبر نزدیک به ۱۵٪ افزایش یافته است — نشانهای روشن از آنکه بیثباتی سیاسی چگونه مستقیماً به نوسان قیمت تبدیل میشود.
در چین نیز دادههای منتشرشده نشان داد که در حالیکه پالایشگاه گوانگدونگ به رکورد تاریخی تولید قیر دست یافته، سایر استانها با کاهش بیش از ۱۰٪ در تولید روبهرو بودهاند. این ناهماهنگی، عرضهٔ منطقهای قیر را به ابزاری برای نفوذ اقتصادی تبدیل کرده است؛ ابزاری که به تأمینکنندگان همپیمان سیاسی، قدرت بیشتری در قراردادهای ساختوساز بینالمللی میبخشد.
در آمریکای شمالی نیز تغییرات ساختاری در شرکتهای تولیدکنندهٔ قیر، پیچیدگیهای تازهای به بازار افزوده است. تولیدکنندگان کانادایی با گسترش پروژههای ماسهنفتی و خرید داراییهای جدید، تولید قیر را افزایش دادهاند تا جای خالی صادرات مختلشدهی اوراسیا را پر کنند. این جابهجاییها مسیرهای تجاری را بهتدریج بازترسیم کرده و جریان صادرات را به سمت اروپا و شرق آسیا هدایت میکند؛ هرچند کارشناسان هشدار میدهند که این تغییرات میتواند پیامدهای زیستمحیطی و دیپلماتیک نیز داشته باشد.
اقتصاددانان تأکید میکنند که قیر دیگر تنها یک مادهٔ صنعتی نیست بلکه به ابزاری سیاسی تبدیل شده است که در مرکز مباحث مربوط به حاکمیت انرژی، رعایت تحریمها و زیرساخت پایدار قرار دارد. دولتهایی که برای پروژههای عمرانی بزرگ به واردات قیر وابستهاند، اکنون در حال بازنگری در راهبردهای تأمین خود هستند — از تنوعبخشی به منابع و بستن قراردادهای بلندمدت گرفته تا استفاده از جایگزینهای سنتتیک یا قیرهای پلیمری برای کاهش ریسکهای ژئوپلیتیکی.
از تهران تا تورنتو و از مسکو تا بمبئی، داستان قیر در نوامبر ۲۰۲۵ بازتاب واقعیتی بزرگتر است: جهانی که در آن هر بشکه قیر نهتنها ارزش اقتصادی بلکه وزن سیاسی نیز دارد. انتظار میرود در ماههای آینده، مانورهای راهبردی میان کشورها شدت گیرد و زنجیرههای تأمین جهانی بار دیگر بر اساس صفبندیهای سیاسی جدید تنظیم شوند.
