به گزارش دنیای نفت و قیر، گرچه کانادا از ذخایر قابلتوجه نفت و گاز طبیعی برخوردار است، اما سطح فعلی تولید آن هنوز فاصله زیادی با تولیدات روسیه دارد. رئیس گروه تحقیقاتی وابسته به گروه هفت، که استاد علوم سیاسی در دانشگاه تورنتو نیز هست، اخیراً تأکید کرده است که کشورهای عضو این گروه باید بهطور کامل واردات انرژی از روسیه را متوقف کنند؛ این واردات شامل نفت خام، زغالسنگ، گاز طبیعی و اورانیوم میشود. به باور او، کانادا میتواند با توجه به جایگاه جهانیاش در ذخایر نفت و تولید اورانیوم، بخش مهمی از این خلأ را جبران کند. با این حال، تبدیل این ظرفیت بالقوه به توان عملیاتی جایگزین، مسیر آسانی نخواهد بود.
در میان پنج کشور اصلی تولیدکننده نفت، کانادا و روسیه حضور دارند. روسیه سومین و کانادا چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت در جهان محسوب میشوند و جایگاههای نخست و دوم به ایالات متحده و عربستان سعودی اختصاص دارد. سطح تولید روسیه از مرز ۹ میلیون بشکه در روز فراتر میرود و توان بالقوهای برای عبور از ۱۰ میلیون بشکه را نیز دارد، در حالیکه تولید روزانه کانادا نزدیک به ۵ میلیون بشکه است. از همین رو، برخی از اظهارات درباره توانایی کانادا برای پر کردن جای خالی روسیه، با دیده تردید نگریسته میشود.
در نگاه نخست، چنین ادعایی از منظر فنی ناممکن به نظر میرسد، اما اگر به ذخایر نگاه شود، تصویر متفاوتی شکل میگیرد. کانادا با در اختیار داشتن حدود ۱۷۱ میلیارد بشکه نفت، که عمدتاً به ماسههای نفتی مربوط میشود، در رده سوم جهان قرار دارد؛ در حالیکه روسیه کمتر از نیمی از این مقدار، یعنی حدود ۸۰ میلیارد بشکه ذخایر در اختیار دارد. با وجود این برتری ذخایری، عواملی مانند سیاستهای قیمتگذاری، ظرفیتهای زیرساختی و ارزیابیهای زیستمحیطی نیز در تصمیمگیریها نقش مهمی ایفا میکنند.
یکی از موانع اصلی، ساختار اداری پیچیده و سیاستهای سختگیرانه زیستمحیطی در صنعت انرژی کاناداست. رویکرد دولتهای لیبرال پیدرپی، الزامآور شدن فعالیتهای صنعتی را در پی داشته و هزینههای عملیاتی را برای تولیدکنندگان افزایش داده است. با این حال، کانادا همچنان توانسته است بر دامنه تولید خود بیفزاید.
اکثر صادرات نفت خام کانادا به سمت ایالات متحده هدایت میشود؛ دلیل آن نیز نزدیکی جغرافیایی و صرفه اقتصادی انتقال انرژی به این کشور است. با این حال، در سیاستهای اخیر، گرایش به سمت تنوعبخشی در بازارهای هدف مشاهده میشود. آسیا بهعنوان مقصد اصلی این تلاشها در نظر گرفته شده، چراکه اروپا هنوز واردات نفت خام از کانادا را آغاز نکرده و ژاپن نیز تاکنون چنین روندی را دنبال نکرده است، اما ممکن است در زمینه واردات گاز طبیعی مایع (الانجی) از کانادا علاقهمند باشد.
از نظر نظری، کانادا میتواند بخشی از کمبود نفت ناشی از قطع وابستگی به روسیه را جبران کند، اما تحقق این سناریو مستلزم تغییراتی جدی در سیاستهای تولیدی و تعهدات اقلیمی دولت است. اگر کانادا قصد دارد ظرفیت خود را افزایش داده و به جایگاهی معادل با روسیه دست یابد، باید بخشی از تعهدات زیستمحیطی فعلی خود را بازنگری کند.
در حوزه گاز طبیعی نیز شرایط مشابهی حاکم است، اما در این زمینه، حجم ذخایر به نفع روسیه است. این کشور در صدر دارندگان ذخایر گاز قرار دارد و پس از آن ایران، قطر، ایالات متحده و عربستان سعودی قرار دارند. کانادا در بین ده کشور نخست جای ندارد، اما چالش اصلی نه در ذخایر بلکه در ظرفیت زیرساختهای صادراتی نهفته است.
در حالیکه روسیه چندین کارخانه الانجی در اختیار دارد—هرچند تحت تحریم بینالمللی قرار دارند—کانادا هنوز در مرحله تکمیل نخستین واحد تولیدی خود است. برای تبدیل شدن به یک عامل تأثیرگذار در بازار جهانی گاز، کانادا نیازمند سرمایهگذاری گسترده در زیرساختها و رقابت با ایالات متحده بهعنوان بزرگترین صادرکننده الانجی جهان خواهد بود. بنابراین، اگرچه منابع طبیعی کانادا چشمگیر است، اما تبدیل این ظرفیت به یک نقشآفرینی مؤثر و پایدار در عرصه جهانی، با موانع اجرایی و سیاسی مهمی روبهروست؛ موانعی که بدون مدیریت آگاهانه، میتواند فرصتهای راهبردی گروه هفت را نیز تحتالشعاع قرار دهد.