به گزارش دنیای نفت و قیر، کاهش قابلتوجه تولید قیر روسیه در نهماههی نخست سال ۲۰۲۵ رخدادی است که بسیار فراتر از یک نوسان صنعتی ساده اثر میگذارد و در حقیقت نشانهای از تغییر شکل زنجیرههای تأمین، زمانبندی پروژههای عمرانی، و حتی معادلات ژئوپولیتیکی در سطحی جهانی است. هرچند در مباحث مربوط به امنیت انرژی و رقابتهای بینالمللی معمولاً نفت خام در مرکز توجه قرار میگیرد، اما قیر، با وجود ظاهر کماهمیتش، جایگاهی حیاتی در زندگی مدرن دارد. قیر ستون فقرات زیرساختهای حملونقل و سازهای است و بدون آن شبکهی بزرگراهها، جادههای بینشهری، باندهای فرودگاهها، مسیرهای لجستیک و بسیاری از پروژههای عمرانی متوقف خواهند شد. بنابراین هنگامیکه یکی از تولیدکنندگان بزرگ و تاریخی این حوزه—یعنی روسیه—با کاهش مداوم تولید مواجه میشود، این تغییر به سرعت در چندین منطقه از جهان احساس میشود: از اروپا تا آسیای مرکزی، از خاورمیانه تا آفریقا و از آنجا تا اقتصادهای نوظهور آسیای جنوبی و شرقی.
دلایل این کاهش تولید در روسیه چندگانه و بههم پیوستهاند. نخست، بسیاری از پالایشگاههای اصلی این کشور وارد دورههای تعمیرات اساسی طولانی شدند. اگرچه این عملیات پیشتر برنامهریزی شده بود، اما به دلیل تحریمها و عدم دسترسی به قطعات تخصصی غربی، فرآیند تعمیرات با تأخیرهای شدید مواجه شد. برخی واحدهای ارتقا و تولید مشتقات قیری که میبایست در اوایل تابستان دوباره فعال میشدند، تا اواخر پاییز همچنان متوقف ماندند. نبود قطعات کاتالیستی، افزودنیهای پلیمری و تیمهای فنی متخصص، سرعت بازیابی تولید را بهشدت کاهش داد.
عامل دوم، جهش ناگهانی تقاضای داخلی برای قیر بود. سالها طول کشید تا بسیاری از مناطق روسیه پروژههای تعمیر جاده را آغاز کنند، اما در سال ۲۰۲۵، دولتهای محلی تصمیم گرفتند بازسازی جادهها را پیش از فرا رسیدن زمستان سرعت دهند. به همین دلیل بخش بزرگی از تولید داخلی قیر، به جای صادرات، صرف پروژههای داخلی شد و این همزمان با کاهش تولید پالایشگاهها اتفاق افتاد. نتیجه آن شد که توازن سنتی میان مصرف داخلی و صادرات از میان رفت و بازار با کمبود عرضه مواجه شد.
عامل سوم، تغییر جهت راهبردی صادرات فرآوردههای نفتی روسیه به سمت آسیا—بهویژه چین و جنوب آسیا—مسئله را پیچیدهتر کرد. برخلاف نفت خام، قیر را نمیتوان به سادگی از طریق سفرهای دریایی طولانی جابهجا کرد؛ زیرا برای انتقال آن باید سیستمهای حرارتی، مخازن گرم و کانالهای تخلیهی ویژه وجود داشته باشد. بسیاری از پایانههای صادراتی روسیه در دریای بالتیک و دریای سیاه فاقد زیرساخت حرارتی مدرن بودند و امکان هدایت حجم بالای صادرات قیر به مناطق جدید را نداشتند. در نتیجه حتی اگر روسیه میخواست بازارهای دیگری را جایگزین اروپا کند، محدودیتهای عملیاتی مانع از آن شد.
در کنار این عوامل، شرایط آبوهوایی غیرعادی در بهار و تابستان ۲۰۲۵ مشکلات بیشتری ایجاد کرد. بارندگی شدید، سیلابهای گسترده در مناطق ولگا و نواحی مرکزی، و اشباع خاک در مسیرهای جادهای باعث اختلال در حملونقل پالایشگاهها شد. بسیاری از جادهها آسیب دیدند و نیازمند تعمیر فوری بودند که این امر تقاضای داخلی برای قیر را باز هم افزایش داد. حتی مناطقی که مستقیماً درگیر سیل نبودند، با اختلالات حملونقل و تأخیر در تحویل خوراک پالایشگاهی روبهرو شدند.
پیدایش این مجموعه عوامل موجب کاهش محسوس عرضه در داخل و محدودیت شدید در صادرات شد. کشورهای اروپای شرقی که سالها از قیر روسیه با کیفیت مناسب برای آبوهوای سرد استفاده میکردند، ناچار شدند بهسرعت بهدنبال تأمینکنندگان جدید بگردند. برخی کشورهای بالکان به بازارهای مدیترانه روی آوردند، اما فاصلهی زیاد هزینهها را افزایش داد. کشورهای آسیای مرکزی که به تحویل ریلی روسیه وابسته بودند، با تأخیرهای پیدرپی روبهرو شدند.
در میان تمامی مناطق، تأثیر این کمبود در خاورمیانه بیش از همه نمایان است. خاورمیانه منطقهای است که از یکسو دارای پالایشگاههای پیشرفته است و از سوی دیگر، به دلیل پروژههای عظیم زیرساختی، میزان مصرف قیر د ر آن بهسرعت در حال افزایش است. کشورهایی مانند عربستان، امارات، عمان، قطر و عراق نیاز دائمی به حجم زیاد قیر دارند تا پروژههای ساخت شاهراهها، نواحی صنعتی، طرحهای توسعه شهری و مسیرهای لجستیکی را پیش ببرند. روسیه گرچه تأمینکنندهی اصلی این منطقه نبود، اما نقش یک «تأمینکننده تکمیلی و مطمئن» را ایفا میکرد و در فصول اوج مصرف، کمبود بازار را جبران میکرد. کاهش تولید روسیه این نقش را از بین برد و پروژههای منطقه را دچار اختلال کرد.
با حذف بخشی از عرضه روسیه، کشورهای خاورمیانه ناچار شدند به سراغ تولیدکنندگان جایگزین در هند، آسیای جنوبشرقی یا آفریقا بروند. اما این مناطق نیز با محدودیتهای خاص خود مواجهاند: هند با رشد شدید مصرف داخلی روبهروست، آسیای جنوبشرقی در فصلهای موسمی با اختلال حملونقل مواجه میشود، و آفریقا اغلب با نوسان کیفیت و مشکلات نگهداری روبهرو است. در نتیجه تأمینکنندگان جدید اگرچه روی کاغذ زیادند، اما پایداری تأمین کاهش یافته و ریسک اختلال بالا رفته است.
این تغییر تنها یک مسئله فنی یا تجاری نیست؛ بلکه زمینهساز تغییرات ژئوپولیتیکی نیز میشود. کشورهایی که به قیر روسیه وابسته بودند، اکنون به شراکتهای جدید با تولیدکنندگان محدودتر تن میدهند. این تولیدکنندگان نیز از فرصت استفاده کرده و ممکن است از موقعیت برتر خود برای نفوذ اقتصادی، امضای قراردادهای عمرانی انحصاری یا همکاریهای انرژی بهرهبرداری کنند. برای خاورمیانه، این به معنای ظهور مسیرهای جدید وابستگی و تغییر در محاسبات امنیت انرژی است.
در اروپا نیز پیامدها محسوس است. کشورهایی که استانداردهای فنیشان با قیر روسیه تنظیم شده بود، اکنون باید آزمایشهای جدید انجام دهند، مقررات را اصلاح کنند و سازگاری قیر جدید را ارزیابی کنند. این فرایندهای فنی زمانبر و پرهزینه است و فشار بیشتری بر اقتصادهای کمتر توانمند وارد میکند.
در آسیا نیز واکنشها متفاوت است. چین با ظرفیت پالایشگاهی گسترده خود وابسته به روسیه نیست، اما تغییر جهت صادرات روسیه به سمت آسیا باعث ازدحام ریلی، کندی گمرگی و تأخیر در مسیرهای ترانزیتی شده است. این تأخیرها کشورهایی مانند قزاقستان و ازبکستان را تحت فشار قرار داده؛ کشورهایی که پنجره زمانی محدودی برای فعالیتهای عمرانی دارند.
در جنوب آسیا، هند با افزایش عظیم پروژههای عمرانی داخلی مواجه است و نمیتواند بیش از ظرفیت مشخصی قیر صادر کند. صادرات هند عمدتاً بر مازاد داخلی استوار است و در شرایط فعلی قادر نیست شکاف روسیه را کامل پر کند، زیرا نیاز داخلی بر صادرات اولویت دارد.
در آفریقا نیز کشورهایی مانند نیجریه و مصر توان تولید قیر دارند اما با مشکلات ساختاری، مالی و تجهیزات قدیمی روبهرو هستند. کیفیت قیر، ظرفیت حرارتی پایانهها و ثبات تولید در سطحی نیست که بتواند نیاز جهانی را بهطور پایدار جبران کند.
در این شبکه پیچیده جهانی، یک حقیقت مهم آشکار میشود: زیرساخت جهانی به شدت آسیبپذیر است. کاهش تولید یک کشور، آن هم کشوری مانند روسیه، کافی است تا تعادل جهانی بر هم بخورد. این موضوع پرسشهایی درباره آینده مطرح میکند:
آیا کشورها باید پالایشگاههای خود را توسعه دهند؟
آیا باید ذخایر استراتژیک قیر مانند ذخایر استراتژیک نفت ایجاد شود؟
آیا لازم است تنوع تأمین افزایش یابد حتی اگر هزینهها بالا برود؟
برخی کشورهای خاورمیانه از هماکنون بهدنبال راهحل هستند:
ایجاد ذخایر منطقهای قیر، توسعه واحدهای تولید قیر اصلاحشده، هماهنگسازی استانداردهای کیفی و ایجاد توافقهای مشترک تأمین منطقهای. این طرحها میتواند در آینده ریسک اختلال را کاهش دهد اما نیازمند سرمایهگذاری و هماهنگی سیاسی است.
در نهایت، کاهش تولید قیر روسیه در سال ۲۰۲۵ نهتنها بحران لحظهای ایجاد کرده، بلکه بهعنوان یک هشدار بزرگ عمل میکند. این رویداد نشان میدهد که رشد جهانی نهفقط به منابع انرژی بزرگ بلکه به موادی مانند قیر نیز وابسته است—مواد سادهای که تنها وقتی ارزششان دیده میشود که ناگهان کمیاب شوند. زیرساخت جهان بر روی قیر ساخته میشود و هر اختلالی در عرضه آن، بازتابی مستقیم در توسعه اقتصادی، زمانبندی پروژهها و ساخت آینده دارد.
