نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

نقشه راه نفت در بحران انرژی

به گزارش دنیای نفت و قیر، بازار جهانی انرژی در ابتدای ماه دسامبر وارد مرحله‌ای تازه از تغییرات شد و بحث‌ بر سر احتمال شکل‌گیری شرایطی که از آن با عنوان «سوپر گلات» یاد می‌شود، در مرکز تحلیل‌های اقتصادی و صنعتی قرار گرفت. سوپر گلات در ساده‌ترین توضیح، وضعیتی است که در آن عرضه جهانی نفت بسیار سریع‌تر از تقاضا رشد می‌کند. همین تعریف کوتاه برای درک پیامدهای آن کافی است، زیرا چنین وضعیتی می‌تواند ساختار قیمت، بودجه دولت‌ها، مسیر صادرات فرآورده‌ها و حتی برنامه‌ریزی عمرانی کشورها را دچار تغییر کند. آنچه در روزهای ششم تا دهم دسامبر مورد توجه کارشناسان قرار گرفت، این بود که مازاد بالقوه عرضه نفت نه تنها بازار جهانی نفت خام، بلکه زنجیره تولید و تجارت قیر را نیز تحت تأثیر مستقیم قرار می‌دهد؛ به‌ویژه در خاورمیانه که ظرفیت پالایش، صادرات قیر و برنامه‌های عمرانی به‌طور کامل به شرایط انرژی وابسته است.

افزایش سطح تولید نفت در کشورهایی مانند ایالات متحده، برزیل و گویان (Guyana) در زمانی رخ می‌دهد که میزان رشد مصرف جهانی نفت رو به کاهش گذاشته و اقتصادهایی مانند چین و برخی کشورهای اروپایی، کمتر از پیش‌بینی‌ها نفت مصرف می‌کنند. همین اختلاف میان عرضه بالا و تقاضای محدود، چشم‌اندازی ایجاد کرده که در آن قیمت نفت می‌تواند برای دوره‌ای طولانی‌تر پایین بماند. چنین تغییری به ظاهر می‌تواند برای مصرف‌کنندگان فرآورده‌ها مفید باشد، زیرا مواد اولیه ارزان‌تر می‌شود. اما برای کشورهایی که درآمدشان به نفت خام وابسته است، کاهش قیمت می‌تواند منابع مالی لازم برای پروژه‌های عمرانی را کاهش دهد و از این طریق تقاضای قیر را محدود کند. بنابراین در همان حال که مازاد عرضه نفت هزینه تولید قیر و فرآورده‌های مرتبط را پایین می‌آورد، ممکن است بودجه دولت‌ها برای خرید و اجرای پروژه‌های قیری را هم کاهش دهد؛ تضادی که این روزها به موضوع اصلی گفت‌وگوی کارشناسان تبدیل شده است.

در خاورمیانه، کشوری مثل عمان طی سال‌های اخیر تلاش کرده است نقش صادراتی خود را در بازار قیر تقویت کند. امارات، بحرین و عربستان نیز همین مسیر را طی کرده‌اند و سرمایه‌گذاری در ظرفیت پالایشگاهی و خطوط بسته‌بندی و صادرات قیر را افزایش داده‌اند. حالا هشدار درباره سوپر گلات، ضرورت بازنگری در اهداف صادراتی را پررنگ‌تر کرده است. رقابت در بازار قیر، دیگر صرفاً بر سر حجم یا قیمت نیست؛ کیفیت، استانداردهای زیست‌محیطی، دوام طولانی‌مدت و قابلیت اطمینان در زنجیره تأمین اهمیت بیشتری پیدا کرده است. بسیاری از کشورها در آسیا و آفریقا به سمت استفاده از قیرهای اصلاح‌شده و پلیمری حرکت کرده‌اند، زیرا پروژه‌های عمرانی بزرگ در شرایط آب‌وهوایی سخت نیازمند قیری هستند که ظرفیت تحمل فشار و دما را برای سال‌های طولانی داشته باشد. بنابراین حتی اگر نفت خام ارزان‌تر شود، تولیدکنندگان خاورمیانه‌ای باید توان تولید قیرهای تخصصی را تقویت کنند تا در بازارهای آینده جایگاه خود را حفظ کنند.

هم‌زمان تحلیل‌های منتشرشده در اوایل دسامبر نشان داد که بسیاری از پروژه‌های عمرانی در کشورهای در حال توسعه، همچنان فعال خواهند بود و کاهش قیمت نفت لزوماً به معنای کاهش مصرف قیر نیست؛ بلکه نوع قیر مصرفی ممکن است تغییر کند. وقتی قیمت مواد اولیه پایین می‌آید، اختلاف قیمت بین قیر معمولی و قیرهای اصلاح‌شده کاهش پیدا می‌کند و همین مسأله باعث می‌شود دولت‌ها تمایل بیشتری به استفاده از قیرهای باکیفیت و بادوام نشان دهند. این موضوع در کشورهایی مثل هند، اندونزی و مالزی اهمیت ویژه دارد، زیرا تعداد زیادی از پروژه‌های شهری، جاده‌ای و بندری آن‌ها در سال‌های آینده در مرحله اجراست و اصلاح ساختار آسفالت و قیر می‌تواند هزینه‌های بلندمدت تعمیر و نگهداری را کاهش دهد.

در بخش‌هایی از اروپا نیز گرچه تقاضای نفت خام به دلیل کندی رشد اقتصادی کاهش یافته، اما نیاز به قیر با کیفیت بالا برای پروژه‌های نگهداری و بازسازی شبکه جاده‌ای همچنان پایدار است. مناطق سردسیر به قیرهایی نیاز دارند که در برابر تغییرات دمایی مقاوم باشند و بتوانند چرخه‌های انجماد و ذوب مکرر را تحمل کنند. بنابراین این قاره حتی در شرایط نوسان نفت، به قیر استاندارد نیاز دارد و سازندگان خاورمیانه‌ای اگر قصد ورود پایدار به این بازار را داشته باشند، باید استانداردسازی و آزمایش‌های دقیق‌تری در فرآیند تولید اجرا کنند.

یکی از واقعیت‌های مهم در ارتباط میان سوپر گلات و صنعت قیر این است که کاهش درآمد نفتی کشورها می‌تواند پروژه‌های عمرانی را کند کند، اما متوقف نخواهد کرد. جاده‌ها، بنادر، فرودگاه‌ها و مناطق شهری نیاز به نگهداری ثابت دارند و همین نیاز، یک تقاضای پایه برای قیر ایجاد میکند که حتی در شرایط اقتصادی سخت هم از بین نمی‌رود.

این ویژگی باعث شده برخی کارشناسان پیش‌بینی کنند که بازار قیر در سال ۲۰۲۶ ممکن است یکی از متعادل‌ترین بازارهای زنجیره انرژی باشد؛ بازاری که کمتر از نفت خام دچار نوسان خواهد شد و بیشتر تحت تأثیر فناوری، مقررات و استانداردهای جدید قرار می‌گیرد. از همین حالا دولت‌ها در کشورهای مختلف اعلام کرده‌اند که به سمت کاهش انتشار در صنایع قیری و استفاده از فناوری‌های تولید قیرهای کم‌دود و کم‌مصرف حرکت خواهند کرد.

از سوی دیگر، مازاد عرضه نفت باعث می‌شود شرکت‌های حمل‌ونقل دریایی تعرفه‌های پایین‌تری برای حمل بار ارائه دهند. کاهش هزینه حمل می‌تواند صادرات قیر از خاورمیانه به آفریقا و جنوب آسیا را تسهیل کند. این مزیت زمانی اهمیت بیشتری دارد که کشورهایی در این دو منطقه طرح‌های گسترده‌ای برای بهبود جاده‌ها، احداث مسیرهای جدید و توسعه مراکز صنعتی دارند. در چنین شرایطی، کشورهایی مانند عمان و امارات می‌توانند با حفظ ثبات کیفیت و اطمینان در زمان‌بندی ارسال محموله‌ها، جایگاه خود را در بازارهای مقصد تقویت کنند. اما مزیت کاهش هزینه حمل همیشه پایدار نیست؛ زیرا رقبا در سایر نقاط جهان نیز می‌توانند از همین فرصت استفاده کنند و به بازارهای سنتی خاورمیانه وارد شوند. بنابراین یکی از توصیه‌های کارشناسان این است که صادرکنندگان قیر، قراردادهای بلندمدت‌تر با کشورهای مصرف‌کننده تنظیم کنند تا سهم خود را تثبیت کنند.

با کاهش احتمالی قیمت نفت، پالایشگاه‌ها اغلب به سمت تولید فرآورده‌های با ارزش افزوده بیشتر می‌روند. همین امر باعث شده قیر در برخی پالایشگاه‌های خاورمیانه از جایگاه یک محصول جانبی به یک محصول هدفمند تبدیل شود. سرمایه‌گذاری در واحدهای ارتقای باقیمانده نفت، خطوط تولید قیر اصلاح‌شده، آزمایشگاه‌های کنترل کیفیت و سیستم‌های بسته‌بندی استاندارد، نشانه‌ای از همین تغییر رویکرد است. در واقع صادرکنندگان متوجه شده‌اند که بازار آینده تنها متعلق به تولیدکنندگانی است که تنوع محصول و ثبات کیفیت داشته باشند.

در بخش زیرساختی بسیاری از کشورها، حتی کمبود بودجه هم مانع استفاده از قیر نمی‌شود؛ فقط نوع و مقدار پروژه‌ها ممکن است تغییر کند. برخی دولت‌ها ممکن است پروژه‌های جدید را به تأخیر بیاندازند، اما تعمیرات حیاتی، لکه‌گیری، روکش‌سازی و کارهای نگهداری جاده‌ای قابل تعویق نیست. این موارد مصرف‌کننده ثابت قیر هستند. از این‌رو پیش‌بینی می‌شود که تقاضای قیر در ۲۰۲۶ متکی بر ضرورت‌های عمرانی باشد، نه بر چرخه‌های نفتی.

در مسقط ، گروهی از مشاوران انرژی در بررسی‌های خود اعلام کردند که اگرچه سوپر گلات یک چالش جدی برای صادرکنندگان نفت است، اما برای صنعت قیر می‌تواند یک دوره بازتعریف محسوب شود. دسترسی به خوراک ارزان نه تنها به تولیدکنندگان امکان بهبود کیفیت محصول را می‌دهد، بلکه می‌تواند هزینه‌های توسعه فناوری و ارتقای خطوط تولید را کاهش دهد. این مزیت به‌ویژه برای کشورهایی که قصد دارند جایگاه خود را در بازارهای آفریقا و شرق آسیا تقویت کنند، قابل توجه است. اما از سوی دیگر، کاهش درآمد نفتی دولت‌ها ممکن است منابع مالی پروژه‌های دولتی را محدود کند. بنابراین تعادل میان این دو عامل تعیین می‌کند که بازار قیر چگونه رفتار کند.

جمع‌بندی تحولات ششم تا دهم دسامبر نشان می‌دهد که هشدار درباره سوپر گلات نه تنها یک موضوع نفتی، بلکه یک رویداد تأثیرگذار بر کل زنجیره انرژی است. قیر، به عنوان یکی از مهم‌ترین مشتقات پایدار صنعت نفت، در این شرایط با مجموعه‌ای از فرصت‌ها و چالش‌ها روبه‌روست. دسترسی به خوراک ارزان، کاهش هزینه حمل‌ونقل و افزایش تمایل کشورها به استفاده از قیرهای باکیفیت، در کنار کاهش احتمالی بودجه‌های عمرانی دولت‌ها، شرایطی ترکیبی ایجاد کرده که نیازمند برنامه‌ریزی دقیق است. صادرکنندگان خاورمیانه‌ای اگر بتوانند بر کیفیت، استانداردسازی، ثبات تأمین و تنوع محصول تمرکز کنند، حتی در دوره مازاد عرضه جهانی نفت نیز قادر خواهند بود موقعیت خود را تثبیت یا تقویت کنند. مسیر آینده صنعت قیر در سال ۲۰۲۶ بیش از هر زمان دیگری به توانایی انطباق با این تغییرات وابسته است؛ تغییراتی که علاوه‌بر بازار نفت، از سیاست‌های دولت‌ها، فناوری‌های نوین و الزامات زیست‌محیطی تأثیر می‌گیرند.