نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

نفت در جریان متعارض قدرت: عرضهٔ راهبردی، تنش‌های ژئوپلیتیکی و آسیب‌پذیری بازار

به گزارش دنیای نفت و قیر، در روزهای ابتدای نوامبر ۲۰۲۵، بخش جهانی نفت بین تدبیرهای سیاسی پویا و شکنندگی‌های ساختاری بازار گرفتار شده است. داده‌های اخیر نشان می‌دهد که در حالی که رشد عرضه همچنان قوی است، رشد تقاضا در مناطق کلیدی راکد مانده — وضعیتی که تعادل ظریف بازار را به سمت تأثیرپذیری بیشتر از نیروهای ژئوپلیتیکی به‌جای صرفاً اقتصادی سوق داده است. در ادامه، تحلیل روندها و پیامدهای استراتژیک آن ارائه می‌شود.

افزایش محسوس تولید در میان کشورهای عضو اوپک+ و متحدان آن همچنان فشار بر بازار را افزایش می‌دهد. در مقابل، رشد مصرف در مناطق مهم کند بوده و بسیاری از تحلیل‌گران هشدار می‌دهند که خطر مازاد عرضه در حال ظهور است. اما فراتر از اعداد فنی، آنچه بیش از همه اهمیت یافته، دینامیک‌های سیاسی است — تحریم‌ها، درگیری‌های منطقه‌ای و آسیب‌پذیری مسیرهای ترانزیت — که اهمیت استراتژیک نفت را دوباره احیا کرده‌اند: نفت دیگر صرفاً یک کالا نیست، بلکه برداری از قدرت ملی شده است.

یکی از مناطق تحت نظارت ویژه، خاورمیانه است؛ جایی که مسیرهای صادرات نفت ممکن است در اثر تشدید تنش‌ها بین دولت‌ها و عوامل غیردولتی دچار اختلال شوند. تهدید جریان نفت از تنگه هرمز یا مسیرهای دریایی جایگزین، حتی در شرایط فعلی که تولید زیاد است، سایه‌ای از شوک عرضه را ایجاد می‌کند. همزمان، تحریم‌های غرب علیه شرکت‌های نفتی روسیه و حملات اخیر به زیرساخت، باعث شده‌اند که دیوار امنیتی عرضه جهانی نفت تضعیف شود. در این بستر، حق بیمه ریسک سیاسی آرام‌آرام در قیمت‌ها و تصمیم‌گیری صنعت جای گرفته است.

از سمت تقاضا، دولت‌ها استراتژی‌های تأمین خود را در برابر ریسک راهبردی بازتنظیم کرده‌اند. برخی کشورها با هدف مقابله با اختلالات احتمالی ناشی از تنش‌های سیاسی، اقدام به تضمین تعهدات بلندمدت یا افزایش ذخایر راهبردی نفت کرده‌اند. برخی دیگر سرمایه‌گذاری در انرژی جایگزین یا زیرساخت داخلی را برای کاهش وابستگی به جریان‌های خارجی تنظیم نموده‌اند. این پاسخ‌های ناهمگون، ناهم‌ترازی ژئوپلیتیکی به وجود می‌آورند: کشور تأمین‌کننده یا هاب ترانزیتی که اهرم سیاسی و اقتدار دارد، می‌تواند جریان‌ها را با اهداف سیاسی تنظیم کند، نه صرفاً براساس سازوکارهای تجاری سنتی.

شبکه‌های لجستیکی دریایی و زیرساخت ذخیره‌سازی اکنون در نقطه تمرکز استراتژی سیاسی قرار گرفته‌اند. تحلیل‌گران به افزایش تعداد تانکرهای ذخیرهٔ بلااستفاده و محموله‌های نفتی فروخته‌نشده به‌عنوان نشانه‌های مازاد ظرفیت و شکنندگی زنجیره اشاره می‌کنند. ازدحام منطقه‌ای، انحراف مسیرها و افزایش هزینه‌های بیمه همگی خطرهای پنهانی هستند که حتی کوچک‌ترین اختلال سیاسی را تشدید می‌کنند. همان‌گونه که یکی از نظریه‌پردازان عنوان کرد: «فاصله دیگر جغرافیا نیست؛ ژئواکونومی است.»

سیاست‌گذاران و شرکت‌ها نیز روش خود را بازتعریف کرده‌اند. آن‌ها دیگر صرفاً به سیگنال‌های قیمتی واکنش نشان نمی‌دهند؛ بلکه هوش ژئوپلیتیکی را در تأمین، ذخیره و سرمایه‌گذاری وارد کرده‌اند. کشورها در حال افزایش سرمایه‌گذاری در ظرفیت پالایش و ذخیره داخلی نفت، متنوع‌سازی منابع وارداتی و هماهنگی با هم‌پیمانان هستند تا آسیب‌پذیری را کاهش دهند. در این معنا، استراتژی نفت تبدیل به استراتژی ملی شده است.

در نگاه آینده‌نگر، سرنخ‌های اوایل نوامبر یک مسیر دوگانه را نشان می‌دهد: در یک سناریو، بازار از طریق تنوع‌بخشی، شتاب فناورانه و ذخیره‌سازی راهبردی سازگار می‌شود — و نفوذ تک‌عملگرها را کاهش می‌دهد. اما در سناریوی دیگر، نفت بیش از پیش تحت کنترل دولت‌ها قرار می‌گیرد، به یک ابزار امنیتی تبدیل می‌شود و منجر به بی‌ثباتی بیشتر در کل بازار خواهد شد. فعالانی که این تغییر را درک کنند و تاب‌آوری استراتژیک را ادغام نمایند، احتمالاً پیشرو خواهند بود.

در پایان، بخش نفت در نوامبر ۲۰۲۵ در نقطه عطفی راهبردی قرار دارد. این کالا دیگر صرفاً مورد معامله نیست — بلکه به کار گرفته می‌شود. محاسبات راهبردی دولت‌ها، اتحادها و سیاست‌های ملی اکنون درون بشکه‌ها، کشتی‌ها و خطوط لوله گنجانده شده است. مشاهده این هم‌نشینی، لنزی برای درک دینامیک‌های گسترده‌تر قدرت، زیرساخت و بازارهای آینده فراهم می‌کند.