به گزارش دنیای نفت و قیر، در واپسین روزهای نوامبر ۲۰۲۵، تحولی آرام اما تعیینکننده در عرصه جهانی انرژی و ساختوساز رخ داد؛ تحولی که کمتر کسی انتظارش را داشت و بسیاری درک کاملی از آن نداشتند. در حالی که رسانهها روی قراردادهای عظیم نفتی، مذاکرات تغییر اقلیم و تعاملات دیپلماتیک انرژی تمرکز کرده بودند، تغییر واقعی در حوزهای رخ میداد که مدتها به عنوان محصول جانبی کماهمیت نگریسته میشد: تولید، کنترل و نوآوریهای فنی قیر. مادهای که زمانی به عنوان ضایفی سنگین و تاریک پس از پالایش نفت خام شناخته میشد، اکنون به یک دارایی حیاتی صنعتی تبدیل شده بود که جهتگیری کشورهای مختلف در توسعه زیرساختها، ثبات اقتصادی و برنامههای بلندمدت توسعه را شکل میدهد.
ظهور قیر به یکباره اتفاق نیفتاد؛ بلکه با فشارهای جهانی مختلفی سرعت گرفت. شهرنشینی سریع، برنامههای عظیم نوسازی زیرساختها، تغییرات شدید اقلیمی، اختلالات در تولید پالایشگاهها و حساسیت سیاسی پیرامون استخراج سوختهای فسیلی همگی ایجاد کردند شرایطی که این ماده، که اغلب نادیده گرفته میشد، حیاتی شد. جادهها، بزرگراهها، باندهای فرودگاه، مناطق صنعتی و سیستمهای آببندی و عایقکاری رطوبتی به طور فزایندهای به قیرهای مهندسی شده متکی شدند که قادر به تحمل حرارت، سیلاب، فشار ترافیکی و خستگی مصالح بودند. بازارهای نوظهور در آسیا، آفریقا، آمریکای جنوبی و خاورمیانه در مسابقهای نبودند که تنها برای نفت خام یا سوخت باشد، بلکه برای دسترسی به چسبندههای خاصی که لازم بود تا زیرساختهای ملی دوام بیاورند، رقابت میکردند.
این تغییر به طور ویژه در اواسط نوامبر، زمانی که عربستان سعودی چارچوب همکاری گستردهای با ایالات متحده نهایی کرد، مشهود شد. بیانیههای رسمی، این همکاری را به عنوان برنامهای برای مدرنسازی انرژی، فناوریهای نوین و سرمایهگذاری صنعتی معرفی کردند. اما در واقعیت، اهدافی بسیار خاص و استراتژیک در قلب این توافق قرار داشت: شامل واحدهای ارتقاء باقیماندههای سنگین، فناوریهای بهینهسازی پالایشگاه و سیستمهای یکپارچه برای تولید قیر با کیفیت بالای آسفالت و مقاوم در برابر فشارها و حرارتهای شدید. این عناصر که در بیانیههای مطبوعاتی به ندرت مورد توجه قرار گرفتند، از نظر پیامدهای صنعتی و استراتژیک انقلابی بودند. عربستان نه تنها موقعیت خود را در تولید حجم بالا بلکه در تولید مواد با دوام و فناوری پیشرفته برای بازارهای زیرساختی سریعالرشد تثبیت کرد.
ویژگی قابل توجه این تغییر، ظرافت آن بود. توجه جهانی به قیر، بهرغم حضور گسترده آن در محیط ساختهشده، بسیار کم است. اما عربستان به خوبی دریافت که توانایی تولید چسبندههای آسفالت مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی و طول عمر بالا، مزیت رقابتی بزرگی خواهد بود. با افزایش انعطافپذیری تولید، این کشور توانست قیر با کیفیت بالا را به مناطق نیازمند زیرساخت در جنوب آسیا، شرق آفریقا و خاورمیانه عرضه کند؛ مناطقی که جمعاً جزو سریعترین مناطق توسعه زمینی در جهان به شمار میروند.
همزمان، در جریان مذاکرات پرتنش تغییر اقلیم که در همان هفته برگزار شد، بحثهای شدیدی درباره طبقهبندی و مقررات زیستمحیطی باقیماندههای پالایشگاهی شکل گرفت. در حالی که رسانهها این مناقشه را بر سر تعهدات سوخت فسیلی تفسیر کردند، مباحث مهمتر پیرامون رد پای کربنی قیر، قابلیت بازیافت آن و اثرات بلندمدت محیطی آن بود. تعدادی از کشورها خواستار استانداردهای سختگیرانهتر بودند که اعمال آن میتوانست تغییرات هزینهبر در پالایشگاهها برای تولید چسبندههای آسفالت ایجاد کند. برخی دیگر به شدت مخالفت کردند و هشدار دادند که چنین اقدامات میتواند بخشهای حیاتی زیرساختی را ناپایدار کرده و توسعه اقتصادی کشورهایی که به قیر وارداتی وابستهاند، آهسته کند.
یکی از جنبههای روشن این مناقشه، درک پیچیدگی داستان محیطزیستی قیر بود. اگرچه قیر محصول نفتی است، اما نسبتاً خنثی، بادوام و قابل بازیافت است. بسیاری از کشورها هشدار دادند که محدود کردن زودهنگام تولید قیر، اقتصاد کشورهای در حال توسعه را آسیب میزند بدون اینکه به اهداف محیط زیستی معنیداری کمک کند. این بحثها هویت دوگانه قیر را نشان داد: هم یک مشتق نفتی و هم یک منبع ضروری ساختوساز که بنیان حملونقل، تجارت و شهرنشینی جهانی را شکل میدهد.
در این بازه، روسیه از زاویهای متفاوت وارد شد. تحریمها، چالشهای نگهداری پالایشگاهها و محدودیت دسترسی به فناوریهای پالایشگاهی غربی، زنجیره تأمین قیر آن را تحت فشار قرار داده بود. اگرچه نفت خام و گاز طبیعی غالباً در اخبار مطرح میشوند، تحلیلگران صنعتی در مسکو تأکید کردند که قیر سالها به عنوان پل اقتصادی استراتژیک به بازارهای آسیای مرکزی و اروپای شرقی عمل کرده است.
این ماده با کاربرد بالا و توجه سیاسی پایینتر، امکان تجارت پایدار حتی در شرایط تنشهای بینالمللی را فراهم میکند. اما کاهش کارایی پالایشگاهها میتوانست توانایی روسیه در حفظ این نقش را کاهش دهد و باعث شد برنامهریزیهای بلندمدت صنعتی و اقتصادی این کشور بازنگری شود.
نمونه روسیه واقعیتی نوظهور را نشان داد: کشورهایی که توانایی پالایش و ارتقاء فناوری قیر را دارند، نفوذ نامتناسبی بر عرضه جهانی آسفالت خواهند داشت. زیرا تولید قیر به شدت به عمق و کیفیت پالایش بستگی دارد، دسترسی به تکنولوژیهای نوین تعیین میکند که کدام کشورها قادرند به طور مداوم تقاضای زیرساختهای جهان را تأمین کنند.
در سراسر آسیا، وضعیت حتی چشمگیرتر بود. هند، چین، اندونزی، ویتنام، مالزی و بخشی از آسیای مرکزی در حال تجربه انفجار زیرساختی بودند، ساخت بزرگراهها، متروها، بنادر، مناطق صنعتی و شهرهای هوشمند. کمبود غالب، سوخت یا انرژی نبود بلکه دسترسی به قیر با کیفیت و عملکرد بالا بود. گرما، بارش شدید، چرخه یخزدگی و فشار ترافیکی سنگین باعث شد کشورها نیازمند قیرهای اصلاحشده با پلیمر، لاستیک یا الاستومر شوند و دیگر قیر استاندارد کافی نبود. این تغییر فناوری، پالایشگاههای جهانی را تحت فشار نوآوری قرار داد و در صورتی که سریع عمل نمیکردند، از بازارهای آینده حذف میشدند.
همزمان، فشار جهانی برای «زیرساخت سبز» بهطور پارادوکسیکال اهمیت قیر را افزایش داد. آسفالت یکی از پربازیافتترین مواد در صنعت ساختوساز است و اغلب چندین بار بدون افت کیفیت بازیافت میشود. برخی کشورها در حال تحقیق برای تولید قیر با جذب کربن یا ترکیبهای زیستپایه از ضایعات کشاورزی هستند. حتی این نوآوریها بر اساس سیستمهای پالایش سنتی برای تولید مواد اولیه خود تکیه دارند، که اهمیت بنیادی قیر نفتی را در توسعه مدرن تأیید میکند.
تا اواخر نوامبر، تحلیلگران انرژی به طور فزایندهای بر تقاطع استراتژیک تقاضای زیرساخت، توان پالایشگاهی و اتحادهای بینالمللی تمرکز کردند. کشورهایی که دسترسی پایدار به قیر داشتند، موقعیت بهتری برای اجرای برنامههای توسعه ملی داشتند؛ کشورهایی که فاقد این دسترسی بودند، با تأخیر، هزینههای اضافی و کاهش رقابت مواجه شدند. این دینامیک نوظهور، قیر را فراتر از یک ماده ساختوساز ساده، به موتور خاموش تحول اقتصادی و شاخصی برای قدرت نرم و اثرگذاری بینالمللی تبدیل کرد.
همگرایی توافقهای مدرنسازی پالایشگاه سعودی-آمریکایی، مباحث محیط زیستی اجلاس تغییر اقلیم و دغدغههای روسیه پیرامون ظرفیت پالایش، واقعیتی نوظهور را نمایان کرد: قیر، که زمانی باقیماندهای صنعتی تلقی میشد، اکنون سنگ بنای پیشرفت ملی و توسعه زیرساختهاست. هفته سوم نوامبر ۲۰۲۵، نه تنها به دلیل توافقات دیپلماتیک، بلکه به خاطر آشکار شدن نفوذ پنهان این ماده در جادهها، پلها، بنادر و سطوح صنعتی که زندگی مدرن را تعریف میکنند، ماندگار خواهد شد.
در نهایت، جهان برای اولین بار شروع به شناسایی قیر کرد نه به عنوان یک ضایعه، بلکه به عنوان منبعی که اقتصادها را شکل میدهد، شهرها را به هم متصل میکند، برنامههای ملی را تقویت میکند و آینده توسعه جهانی را پیش میبرد. اکنون، قیر نه تنها یک ماده بلکه یک فناوری، یک سرمایهگذاری بلندمدت و یک ابزار استراتژیک است که پایداری، نوآوری و قدرت را به طور همزمان در ساختوسازها و زیرساختها تعریف میکند.
