به گزارش دنیای نفت و قیر، مقامهای استان شاندونگ در روزهای ابتدایی دسامبر ۲۰۲۵ مرحلهای جدید از دستورالعملهای ذخیرهسازی زمستانی را اعلام کردند که به سرعت انتظارات فعالان زنجیره تأمین قیر را تغییر داد. این اعلامیه با لحن پررنگ یا تبلیغاتی همراه نبود، اما پیامدهای عملی آن برای تولیدکنندگان داخلی، توزیعکنندگان وابسته به پالایشگاهها، پیمانکاران ساختوساز و واحدهای تأمین بلندمدت فوراً آشکار شد. تفاوت این سیاست با دستورالعملهای سالهای گذشته فقط در زمان اعلام آن نیست؛ دامنه آن گسترش یافته و پالایشگاههای شاندونگ موظف شدهاند مدیریت موجودیهای خود را با شاخصهای تقاضای مرتبط با بازارهای آتی هماهنگ کنند. این اقدام برای محافظت از استان در برابر افت فصلی مصرف و در عین حال حفظ ثبات تولید در مراکز اصلی پالایش طراحی شده است.
این چهارچوب در شرایطی معرفی شده است که چندین پالایشگاه در شرق چین در حال تعدیل نرخ بهرهبرداری خود برای جلوگیری از نوسانات شدید تولید هستند. تصمیم جدید شاندونگ فرایند سختگیرانهتری را برای ذخیرهسازی ایجاد میکند و تولیدکنندگان قیر را ملزم میسازد با اهداف مشخص وارد فصل زمستان شوند. تحلیلگران منطقه میگویند هدف این سیاست افزایش تولید نیست، بلکه جلوگیری از نوسانهایی است که عموماً از دسامبر تا فوریه رخ میدهد، زمانی که به دلیل شرایط جوی بسیاری از پروژههای عمرانی در استانهای شمالی متوقف یا محدود میشود. با استانداردسازی انتظارات موجودی زمستانی، تنظیمکنندگان استانی قصد دارند ثبات قیمت داخلی و انجام تعهدات تأمین را تضمین کنند.
قیر به عنوان محصول جانبی پالایش که برای حفظ یکنواختی کیفیت به استمرار فرآورش نفت خام نیاز دارد، معمولاً در ماههای سرد با چالش عدم تطابق چرخه عرضه و تقاضا مواجه میشود. سیاست جدید این عدم تناسب را با جلوگیری از توقف یا کاهش شدید فعالیت پالایشگاهها برطرف میکند. به جای کاهش تولید، پالایشگاهها موظفند سطح معینی از عملیات را حفظ کنند و مازاد تولید را وارد مخازن ذخیرهای مدیریتشده کنند. این امر ریتم تولید را ثابت نگه میدارد و به برنامهریزی بلندمدت پروژههای حملونقل و زیرساختی کمک میکند. کارشناسانی که روند اجرای این سیاست را دنبال میکنند معتقدند این الگو ممکن است بهزودی در استانهای صنعتی دیگر چین نیز تکرار شود.
واکنش پالایشگاهها نشان میدهد که اگرچه این دستورالعمل در کوتاهمدت فشارهای لجستیکی ایجاد میکند، اما در بلندمدت مزایای راهبردی دارد. موضوع ظرفیت ذخیرهسازی اکنون به عامل تعیینکنندهای تبدیل شده است و بسیاری از شرکتها ناچارند دوباره ترمینالهای خود را بررسی کنند، مخازن ویژه ذخیرهسازی زمستانی تعیین کنند و برنامههای حمل را بازتنظیم کنند. بهرغم دشواریهای اولیه، این تغییرات به پالایشگاهها اجازه میدهد با اطمینان بیشتری در بازارهای آتی فعالیت کنند؛ جایی که حجم قراردادها معمولاً پیش از آغاز فصل عمرانی افزایش مییابد. ارتباط قویتر میان ذخیرهسازی فیزیکی و سازوکارهای معاملاتی، شفافیت بیشتری در جریان عرضه ایجاد خواهد کرد.
از منظر اقتصادی، این سیاست همزمان با افزایش تمرکز چین بر تقویت زیرساختها پیش از سال ۲۰۲۶ اجرا میشود. قیر در پروژههای نگهداری راهها، تقویت بزرگراهها و پوشش سطوح صنعتی نقش اصلی دارد و استمرار تأمین آن حتی در ماههای کممصرف اهمیت حیاتی دارد. این سیاست بنابراین نه تنها برای تثبیت تولید بلکه برای حفظ استمرار فعالیت پروژههای پاییندست طراحی شده است.
پیامدهای آن برای صادرکنندگان خاورمیانه قابل توجه است. چین اگرچه تولید بالایی دارد، اما در فصلهای پرمصرف همچنان یکی از واردکنندگان مهم قیر است. اجرای یک نظام ذخیرهسازی قابل پیشبینی میتواند زمانبندی چرخههای وارداتی را تغییر دهد. به جای موجهای فشرده خرید در بهار، ممکن است حجم واردات در طول سال پراکندهتر شود. این امر به پالایشگاههای خاورمیانه که مدل اقتصادی آنها بر صادرات پیوسته است کمک میکند برنامهریزی دقیقتری داشته باشند.
همزمان، هماهنگی میان ذخیرهسازی و بازارهای آتی در شاندونگ میتواند بر شاخصهایی که معمولاً از سوی صادرکنندگان دنبال میشود اثر بگذارد. وقتی بازار آتی چین با موجودیهای زمستانی پایدارتر روبهرو شود، کشورهایی که قیر با درجه راهسازی عرضه میکنند میتوانند سیگنالهای دقیقتری از روند تقاضا دریافت کنند. بازارهای خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوبشرق آسیا عموماً با وقفه کوتاهی به تغییرات چین واکنش نشان میدهند و کاهش نوسان فصلی میتواند عدم قطعیتی را که معمولاً در پایان سال ایجاد میشود کاهش دهد.
این سیاست همچنین میتواند الگوی بازاریابی شرکتهای پالایشی را تحت تأثیر قرار دهد. با تثبیت رفتار ذخیرهسازی در شاندونگ، توزیعکنندگان ممکن است در ارتباط با خریداران خارجی بیشتر بر استمرار تأمین تأکید کنند تا پیشنهادهای کوتاهمدت یا تخفیفهای دورهای. این تغییر میتواند ارزش قراردادهای بلندمدت را افزایش دهد، به ویژه برای کشورهایی که زیرساختهای عمرانی آنها به تحویل منظم وابسته است. به این ترتیب قیر به عنوان کالایی راهبردیتر شناخته میشود.
در سطح ژئوپولیتیک، سیاست شاندونگ با کاهش ریسک بازار برای پالایشگاههای خلیج فارس همراه است. این پالایشگاهها معمولاً در معرض نوسانات هزینه خوراک ورودی و رقابت صادراتی هستند. ثبات بیشتر در چرخه تقاضای چین به آنها اجازه میدهد مسیرهای حمل را قابل پیشبینیتر برنامهریزی کنند.
فراتر از خاورمیانه، مناطق نوظهور در جنوب آسیا و شرق آفریقا نیز میتوانند به شکل غیرمستقیم از این تغییر بهرهمند شوند. بسیاری از پروژههای عمرانی این مناطق با مشارکت شرکتهای چینی اجرا میشود و ثبات تولید قیر در چین توان اجرای پروژههای برونمرزی آنها را تقویت میکند.
در چین، سیاست جدید بر کنترل کیفیت قیر ذخیرهشده تمرکز دارد. برخی گریدهای قیر برای حفظ استاندارد باید در دمای مشخص نگهداری شوند. به همین دلیل پالایشگاهها سیستمهای گرمایشی و ابزارهای پایش را بهروزرسانی کردهاند. این اقدام تضمین میکند که ذخیرهسازی طولانیمدت موجب افت کیفیت نشود.
این سیاست همچنین از فشار ناگهانی تقاضا در اوایل بهار جلوگیری میکند. معمولاً با گرم شدن هوا در مارس، پروژههای عمرانی از سر گرفته میشوند و مصرف قیر بهطور ناگهانی افزایش مییابد. این افزایش فشاری به پالایشگاهها وارد میکند و گاهی منجر به تأخیر در تحویل یا اتکای اضطراری به واردات میشود. سیاست جدید با ایجاد ذخایر کافی از وقوع این اختلالها جلوگیری میکند.
در جمعبندی، سیاست تازه ذخیرهسازی زمستانی شاندونگ نقطهعطفی در مدیریت بازار قیر است. این سیاست تداوم عرضه را تضمین میکند، هماهنگی با بازارهای آتی را ارتقا میدهد، زمانبندی واردات را بهبود میبخشد و به کاهش بیثباتی جهانی کمک میکند. پیامدهای آن نه تنها در چین بلکه در خاورمیانه، آسیا و سایر مناطق تولید و مصرف قیر قابل مشاهده خواهد بود.
