نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

حمله پهپادی به نووروسیسک(Novorossiysk)روسیه مسیر خط لوله نفت وعرضه قیر را در قزاقستان تحت الشعاع قرار می دهد!

به گزارش دنیای نفت و قیر، یک حمله پهپادی به پایانه نفتی Caspian Pipeline Consortium (CPC) در نزدیکی شهر نووروسیسک (Novorossiysk)، روسیه، صادرات نفت خام قزاقستان را که از مسیر دریای سیاه منتقل می‌شد فورا متوقف کرد. در نگاه نخست تمرکز همه بر نفت خام و قیمت آن بود، اما اکنون مشخص شده این توقف مختصر می‌تواند زنجیره عرضه قیر را نیز دچار بحران کند. شرکت‌های پالایش، پیمانکاران جاده‌سازی در اروپا و خاورمیانه، و واردکنندگان آسفالت همگی نگران اثرات این رخداد هستند؛ چرا که عرضه قیر به‌عنوان فراورده سنگین نفت خام وابسته به جریان ثابت صادرات نفت بود.

این اتفاق اکنون زنگ خطری است برای کل بازار جهانی قیر — نه فقط نفت — و احتمال می‌رود تأثیراتش تا چند ماه آینده در هزینه‌ها، دسترسی و نوآوری مواد آسفالتی ملموس شود.

خط لوله CPC سال‌ها ستون فقرات صادرات نفت قزاقستان به بازار جهانی بود. نفت خامی که از آن استخراج می‌شد، وارد پالایشگاه‌هایی می‌گشت که بخش مهمی از تولیدشان بیتومن است — ماده اصلی آسفالت و روسازی جاده‌ها. با قطع جریان، پالایشگاه‌ها با کمبود خوراک روبرو شدند و عرضه قیر خام و قیر جاده‌ای کاهش یافت. برای پیمانکاران جاده‌ای اروپایی که پروژه‌هایی در دستور داشتند — از بزرگراه‌های بین شهری تا فرودگاه‌ها — این کاهش عرضه می‌تواند به تأخیر در آغاز پروژه، افزایش هزینه یا تغییر فرمولاسیون منجر شود. در خاورمیانه، بسیاری از کشورها وابسته به واردات قیر تصفیه‌شده از طریق مسیر دریای سیاه بودند؛ اکنون بسیاری از دفاتر خرید دولتی در حال بررسی مسیرهای جایگزین مانند پالایشگاه‌های هند، چین یا هند‑اقیانوسیه هستند، اما تحویل آن‌ها با تأخیر و هزینه بالاتر همراه خواهد بود.

تحلیلگران صنعتی هشدار می‌دهند اگر اختلال برای چند هفته ادامه یابد، ذخیره‌های قیر در انبارها سریعاً تحلیل خواهد رفت. قیمت‌های اسپات قیر جاده‌ای در اروپا که معمولاً با ثبات همراه بود، هم‌اکنون تحت فشار افزایش قرار گرفته‌اند. پالایشگاه‌ها مجبورند بین افزایش قیمت قیر برای پیمانکاران یا سهمیه‌بندی عرضه، یکی را انتخاب کنند. در هر دو حالت، بازارهای نوظهور و کشورهایی با بودجه محدود، دچار آسیب می‌شوند. کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی — با پشتوانه مالی ضعیف‌تر — احتمالاً پروژه‌های زیرساخت راه را به تأخیر می‌اندازند. این وضعیت ممکن است تقاضا برای قیر را تعدیل کند، اما همزمان باعث جهش در تقاضا برای جایگزین‌ها مانند قیر اصلاح‌شده با پلیمر، آسفالت ترکیب‌شده با لاستیک پودر شده، یا مصالح آسفالتی بازیافتی شود.

در واکنش به کمبود قیر، مراکز بازیافت آسفالت و تولید قیر اصلاح‌شده در آلمان و هلند گزارش داده‌اند که تماس‌ها و سفارش‌ها از سوی پیمانکاران افزایش یافته است. این ترکیب‌ها که پیش‌تر بیشتر برای پروژه‌های خاص مثل کاهش صدا یا آسفالت در اقلیم سرد استفاده می‌شدند، اکنون به گزینه‌ای جدی تبدیل شده‌اند. اگر این روند ادامه یابد، ممکن است شاهد تغییر ساختاری در صنعت آسفالت اروپا باشیم؛ جهشی تدریجی از قیر سنگین وابسته به نفت خام به سمت ترکیب‌های پایدارتر با ورودی‌های متنوع نظیر لاستیک بازیافتی، پلیمر، یا مواد بازیافتی صنعتی.

پالایشگاه‌ها نیز واکنش نشان داده‌اند. برخی تعمیرات دوره‌ای خود را جلو انداخته‌اند و سبد نفت خام مصرفی‌شان را بازنگری می‌کنند تا بازده محصول سبک‌تر افزایش یابد؛ اما این به قیمت کاهش خروجی قیر تمام می‌شود. برخی دیگر در حال مذاکره برای واردات نفت خام سنگین از خاورمیانه یا ونزوئلا هستند تا کمبود قیر را جبران کنند. این تصمیم هزینه حمل بالا، پیچیدگی زنجیره تأمین و افزایش رد پای کربنی را به دنبال دارد. برای کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی که هم واردکننده قیر و هم تولیدکننده لاستیک یا پلیمر برای افزودنی‌ها هستند، این شرایط ممکن است به فرصت بدل شود: همکاری بین مقامات راه‌سازی و تولیدکنندگان محلی افزودنی‌ها افزایش خواهد یافت و زنجیره تأمین قیر منطقه‌ای‌تر می‌شود — کمتر وابسته به پالایشگاه‌های دوردست.

علاوه بر بازار و لجستیک، این رویداد بار دیگر بحث امنیت انرژی و تاب‌آوری زیرساخت‌ها را دوباره داغ کرده است. برخی کشورها در شرق اروپا و آسیای مرکزی اکنون سیاست‌های ذخیره‌سازی استراتژیک قیر را بررسی می‌کنند: انبار کردن قیر جاده‌ای یا مواد پایه — مشابه ذخایر ملی نفت خام — تا در برابر شوک‌های آینده، زنجیره تأمین آسفالتی پایدار باقی بماند. برای کشورهای با اقلیم گرم مثل شمال آفریقا یا خلیج فارس، این اقدام می‌تواند سپری برای ادامه پروژه‌های زیرساختی باشد. همزمان، فشار بر پالایش‌های بخش سنگین نفت خام ممکن است تحقیق و توسعه روی مواد جایگزین آسفالتی را شتاب دهد: قیرهای زیستی، افزودنی‌های بازیافتی، یا قیر ساخته‌شده از پسمانده صنعتی. این می‌تواند چشم‌انداز بلندمدت تولید آسفالت را تغییر دهد.

با این حال خطرهایی هم وجود دارد. جایگزینی قیر با چسباننده های دیگر معمولا هزینه اولیه بالاتری دارد، فرایند تأیید مقرراتی‌اش کندتر است و عملکرد بلندمدت آن‌ها نسبت به قیر کلاسیک با ابهام همراه است. برای کشورهایی که نیاز به توسعه انبوه جاده با هزینه کم دارند — مانند ساخت راه‌های روستایی یا توسعه شهری سریع — فشار مالی ممکن است مانع پذیرش سریع این مواد شود. از سوی دیگر، اگر برای جبران کمبود قیر، واردات نفت خام سنگین افزایش یابد، رد پای کربنی زنجیره تأمین آسفالت جهانی رشد می‌کند؛ حمل نفت خام از مسیرهای دورتر انرژی بیشتری مصرف می‌کند و انتشار گازهای گلخانه‌ای را بالا می‌برد.

با این حال، واقعیت فوری این است که حمله به پایانه CPC باعث بی‌اعتمادی نسبت به زنجیره فعلی تأمین قیر شده است. پیمانکاران اروپایی هم‌اکنون پیش‌نویس پیشنهادها را با پیش بینی هزینه بالاتر مواد بندری ارائه می‌دهند؛ برخی اداره‌های راه و جاده در حال بررسی مشخصات «غیرقیر» آسفالت هستند — ترکیب‌هایی که با مواد بازیافتی یا چسباننده های جایگزین طراحی شده‌اند. کشورهای آسیای مرکزی که در دست ساخت پروژه‌های بزرگراهی به چین هستند، مشغول بازنگری در زمان‌بندی آغاز پروژه یا تأمین‌کنندگان خود هستند — ممکن است سراغ تأمین‌کنندگان هند یا کره جنوبی بروند تا از صدمات احتمالی در ماه‌های پیش رو ایمن شوند.

برآوردها فعلاً محتاطانه‌اند: اگر پالایشگاه‌ها بتوانند نفت خام جایگزین وارد کرده و ظرفیت تولید خود را به سرعت بازیابند، عرضه قیر ممکن است در چند ماه آینده به وضعیت عادی بازگردد. اما اگر تحریم‌ها، محدودیت‌های حمل دریایی یا اختلالات ژئوپلیتیک بیشتر شوند، قیمت قیر می‌تواند به طور قابل توجهی بالا رود و بسیاری از پروژه‌ها از محدوده بودجه عبور کنند. نتیجه بلندمدت ممکن است بازتوزیع منابع تأمین قیر به سمت ترکیب‌های بازیافتی یا اصلاح‌شده، کاهش وابستگی به نفت خام سنگین و تقویت نقش مواد بومی مانند لاستیک یا پلیمر باشد.

آنچه آغازش از یک حمله محدود در نزدیکی نووروسیسک بود، هم‌اکنون بازار قیر را تحت فشار قرار داده، مسیر نوآوری در مواد آسفالتی را شتاب داده و زنجیره تأمین بین‌المللی را به بازنگری واداشته است. سرنوشت آینده نشان خواهد داد که صنعت آسفالت توانایی تطبیق سریع با این اختلال را دارد یا هرج‌ومرج تأمین قیر، پروژه‎‌های راهسازی و زیرساختی جهان را دچار تأخیر و بحران خواهد کرد.