نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

تقاضای جهانی نفت به اوج نزدیک می‌شود و گسترش عرضه، ساختار بازار را تغییر می‌دهد

به گزارش دنیای نفت و قیر، بازار جهانی نفت وارد مرحله‌ای تحول‌آفرین شده است که در آن همزمان تقاضا در حال رسیدن به نقطه اوج و ظرفیت عرضه با سرعت در حال افزایش است. ارزیابی‌های فعلی نشان می‌دهند که مصرف جهانی نفت در سال‌های نزدیک به حدود ۱۰۶ میلیون بشکه در روز خواهد رسید و پس از آن رشد قابل توجهی مشاهده نخواهد شد. در همین حال، زیرساخت‌های تولید در مناطق اصلی تو لیدکننده با شتاب در حال پیشرفت هستند و انتظار می‌رود ظرفیت تولید تقریباً به ۱۱۴ میلیون بشکه در روز برسد، که مازاد قابل توجهی ایجاد می‌کند و می‌تواند ساختار بازار، استراتژی قیمت‌گذاری و برنامه‌ریزی استراتژیک در سراسر زنجیره انرژی را تحت تأثیر قرار دهد.

این نقطه عطف نتیجه عوامل متعدد و مرتبط با هم است. در بخش تقاضا، پذیرش فناوری‌های نوین، سیاست‌های ملی و روندهای اجتماعی در مجموع رشد مصرف را تعدیل کرده‌اند. ادغام گسترده خودروهای کم‌مصرف و برقی، استفاده بیشتر از انرژی‌های تجدیدپذیر در حمل‌ونقل و تولید برق و جایگزینی تدریجی محصولات نفتی در صنایع، نمای انرژی جهانی را بازتعریف کرده است. اقتصادهای پیشرفته پیشگام این تغییر هستند و در حالی که بازارهای نوظهور همچنان رشد جزئی ایجاد می‌کنند، نرخ رشد نسبت به دهه‌های گذشته کاهش یافته و نشان‌دهنده تغییر ساختاری در الگوهای مصرف است.

همزمان، سمت عرضه با افزایش ظرفیت مواجه است که ناشی از سرمایه‌گذاری‌های راهبردی در فناوری استخراج، ارتقاء پالایشگاه‌ها و توسعه زیرساخت‌های انتقال است. کشورهای تولیدکننده در آمریکای شمالی و جنوبی، خاورمیانه و بخشی از آفریقا بیشترین سهم را در تولید جدید دارند. روش‌های بازیابی پیشرفته، بهینه‌سازی عملکرد پالایشگاه‌ها و پروژه‌های توسعه‌ای استراتژیک، بهره‌وری تولید را افزایش داده و امکان عرضه نفت با هزینه رقابتی را فراهم کرده است. نتیجه، مازاد رو به رشد نفت خام است که بازار را با پیچیدگی‌های زیادی مواجه می‌کند و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق در اکتشاف، تولید، پالایش و توزیع پایین‌دست است.

پیامدهای این شرایط برای ذینفعان بازار بسیار عمیق است. تولیدکنندگان با ظرفیت اضافی روبه‌رو هستند که ممکن است قدرت قیمت‌گذاری را کاهش دهد و سودآوری عملیات حجیم را به چالش بکشد. پالایشگران و فعالان پایین‌دست باید بر کارایی عملیاتی، بهینه‌سازی خوراک و تنوع محصولات به سمت خروجی‌های با ارزش افزوده تمرکز کنند. تولیدکنندگان نفت سنگین و قیر با چالش‌های ویژه‌ای روبه‌رو هستند: در حالی که تقاضای سوخت ممکن است تثبیت یا کاهش جزئی داشته باشد، تقاضای پروژه‌های زیرساختی، به‌ویژه راه‌سازی، فرصت‌هایی ایجاد می‌کند که تنها در صورت همسو کردن تولید و توزیع با نیاز واقعی، قابل بهره‌برداری هستند.

ریسک‌های مالی و استراتژیک در این محیط تشدید می‌شوند. مدل‌های سنتی توسعه سرمایه‌بر باید با توجه به احتمال مازاد عرضه و فشار حاشیه سود بازنگری شوند. شرکت‌ها بیش از پیش به رشد مبتنی بر کارایی روی می‌آورند و فناوری‌هایی مانند ارتقاء کم‌انرژی، بازیابی پیشرفته نفت سنگین و مدیریت کربن را برای حفظ رقابت‌پذیری به کار می‌گیرند.

تغییرات منطقه‌ای نیز این چشم‌انداز را پیچیده‌تر می‌کنند. در حالی که بازارهای بالغ اروپا و آمریکای شمالی درجا زده یا کاهش جزئی دارند، اقتصادهای نوظهور در آسیا، آفریقا و بخشی از آمریکای لاتین همچنان بخش مهمی از رشد تقاضا را نمایندگی می‌کنند. این موضوع نیازمند تقسیم‌بندی بازار، برنامه‌ریزی استراتژیک منطقه‌ای و انعطاف‌پذیری در پاسخ به تغییرات مصرف است.

برای بخش قیر و مشتقات نفت سنگین، همگرایی این روندها نشان می‌دهد که تمرکز استراتژیک باید بر کیفیت و تمایز محصول باشد. پروژه‌های بزرگراه‌سازی در مناطق پررشد پایه تقاضای نفت سنگین خواهند بود و عرضه‌کنندگان قیر باید ظرفیت ذخیره‌سازی مناسب، شبکه توزیع انعطاف‌پذیر و بازاریابی دقیق را پیاده کنند تا عرضه با نیازهای واقعی هماهنگ شود. عدم تطابق تولید و توزیع می‌تواند منجر به ناکارآمدی عملیاتی و انباشت موجودی شود.

ملاحظات عملیاتی و سرمایه‌گذاری برای قیر و نفت سنگین:

۱. کارایی تولید: بهینه‌سازی بازیابی و فرآیندها برای حفظ حاشیه سود اهمیت دارد.

۲. تمایز محصول: تولید قیر با دوام و ارزش افزوده بالا یک ابزار استراتژیک است.

۳. برنامه‌ریزی لجستیک و ذخیره‌سازی: تولید مازاد نیازمند سیستم‌های ذخیره‌سازی مقاوم و شبکه‌های توزیع انعطاف‌پذیر است.

۴. هماهنگی با بازار: همسو کردن تولید با برنامه‌های زیرساختی، ریسک مازاد عرضه را کاهش می‌دهد.

۵. فناوری و نوآوری: استفاده از فناوری‌های نوین، مدیریت کربن و اتوماسیون برای بهبود سودآوری ضروری است.

در پنج تا ده سال آینده، روندهای ساختاری زیر غالب خواهند بود:

تثبیت تقاضا: رشد مصرف جهانی کند خواهد شد، بازارهای بالغ کاهش یا ثابت و بازارهای نوظهور رشد جزئی خواهند داشت.

افزایش ظرفیت عرضه: رشد ظرفیت به ویژه از طریق بهره‌وری و فناوری جدید ادامه خواهد یافت.

ثبات و نوسان قیمت‌ها: قیمت‌ها تحت فشار نزولی بوده و در صورت بروز شوک‌های ژئوپلیتیکی، اختلال زیرساختی یا تغییر سیاست، نوسان خواهند داشت.

تغییر استراتژی تولیدکنندگان: تمرکز از توسعه حجمی به رشد مبتنی بر ارزش، کارایی و تمایز محصول منتقل خواهد شد.

تمرکز منطقه‌ای: رشد عمدتاً در آسیا ، آفریقا و آمریکای لاتین خواهد بود و نیازمند سرمایه‌گذاری و استراتژی بازار هدفمند است.

در مجموع، بازار جهانی نفت و مشتقات نفت سنگین وارد یک تحول ساختاری اساسی شده است. رسیدن به اوج تقاضا، همراه با افزایش عرضه، شرایطی ایجاد می‌کند که مدل‌های سنتی کسب‌وکار را به چالش می‌کشد. برای صنعت قیر و تولیدکنندگان نفت سنگین، سازگاری استراتژیک، کارایی عملیاتی، هماهنگی با بازارهای منطقه‌ای و تمایز محصول، اکنون کلیدی‌ترین عوامل موفقیت و پایداری هستند. عدم پیش‌بینی این تغییرات ممکن است منجر به ظرفیت‌های استفاده‌نشده، کاهش حاشیه سود و از دست دادن سهم بازار شود. از سوی دیگر، برنامه‌ریزی پیشگیرانه و انعطاف‌پذیری عملیاتی، مزیت رقابتی فراهم خواهد کرد و امکان بهره‌برداری از تقاضای زیرساختی و عبور موفق از این دوره گذار را می‌دهد.