به گزارش دنیای نفت و قیر، تحولات جدیدی که در ساختار بازار قیر و ترکیبات تار در اروپا آغاز شده، اکنون در برلین آلمان به یکی از اصلیترین موضوعات تحلیل صنعتی تبدیل شده و روندی را رقم زده که برخلاف سالهای گذشته، نهتنها آرام و تدریجی نیست، بلکه با سرعتی کمسابقه در حال گسترش است. بررسیهای انجامشده توسط مراکز پژوهشی اروپایی نشان میدهد الگوهای تولید، مصرف و حتی ذخیرهسازی قیر در قاره اروپا در حال تغییر بنیادین است؛ تغییری که نه از سوی پروژههای بزرگراهی و بودجههای عمرانی معمول، بلکه تحت فشار مجموعهای از عوامل بیرونی و درونی شامل مقررات زیستمحیطی جدید، افزایش نیاز به قیرهای تخصصیتر، رقابت فزاینده صادرکنندگان خارج از اتحادیه اروپا و همچنین بازگشت صنایع به استفاده از مشتقات تار در بخشهایی مانند عایقکاری صنعتی ایجاد شده است. تحلیلگران در برلین تأکید میکنند که این شرایط تازه، برخلاف الگوهای گذشته که بازار قیر اروپا قابل پیشبینی و وابسته به چرخههای عمرانی بود، اکنون وارد مرحلهای شده که مجموعهای از متغیرهای ژئوپولیتیکی و تکنولوژیک با آن گره خورده است.
الگوی مصرف قیر در اروپا که برای سالهای طولانی تقریباً ثابت و وابسته به ساخت و نگهداری زیرساختهای حملونقل بود، اکنون دستخوش تغییراتی شده که منشأ آن نهتنها در داخل اروپا، بلکه در خارج از قاره نیز قابل ردیابی است. در بخش شمالی اروپا، افزایش شدید نوسانات دمایی و پدیدههای اقلیمی باعث شده کشورها به استفاده از قیرهایی با مقاومت حرارتی بالا روی بیاورند؛ موادی که برای تولیدشان نیاز به پالایش دقیقتر و کنترلشدهتر وجود دارد. همین موضوع موجب شده تعداد قابل توجهی از پالایشگاههای اروپایی ناچار به بازنگری در خطوط تولید خود شوند، زیرا قیرهای معمولی دیگر پاسخگوی شرایط اقلیمی جدید نیستند. برخی کارشناسان برلین معتقدند همین مسئله میتواند زمینهساز کاهش ظرفیت تولید در برخی پالایشگاههای قدیمی و در مقابل، افزایش همکاری با تولیدکنندگان خارج از اروپا شود؛ بهخصوص با تولیدکنندگان خاورمیانه که به دلیل انعطافپذیری سیستمهای پالایشی، توانایی تولید قیرهای موردنیاز اروپا را دارند.
در جنوب اروپا نیز تغییرات مشابه اما در مسیری متفاوت در حال شکلگیری است. کشورهای جنوبی با تمرکز بر نیازهای صنعتی، بهویژه بخشهای مرتبط با آببندی، سازههای بندری، لایههای حفاظتی و پوششهای مقاومشده، دوباره به ترکیبات تار علاقه نشان دادهاند. این ترکیبات که زمانی در بسیاری از پروژهها کنار گذاشته شده بود، اکنون بهدلیل خواص مقاومتی از جمله مقاومت شیمیایی و پایداری بالا در شرایط خاص، دوباره جایگاه خود را پیدا کردهاند. این بازگشت به مواد تارگونه موجب شده برخی صنایع بهدنبال واردات مواد اولیه باکیفیت و ویژه از خارج از اتحادیه باشند. کارشناسان مستقر در برلین این روند را نه یک تغییر موقت، بلکه بخشی از یک بازآرایی بزرگتر میدانند؛ بازآراییای که احتمالاً در سالهای آینده بازار اروپا را از یک بازار یکپارچه به چند بازار تخصصیتر تبدیل خواهد کرد.
اما عامل کلیدی که در همه این تغییرات نقش مستقیم دارد، مقررات زیستمحیطی بسیار سختگیرانهای است که اروپا طی سه سال گذشته اعمال کرده است. مقررات جدید، میزان مجاز ترکیبات آلی فرار، نحوه تولید، فرآیند ذخیرهسازی، استانداردهای حملونقل و حتی نحوه نظارت بر کیفیت قیر را شامل میشود. همین موضوع موجب شده تولیدکنندگان اروپایی با هزینههای بسیار سنگینتری مواجه شوند. برخی پالایشگاهها مجبور شدهاند خطوط تولید خود را بازسازی کنند و برخی دیگر با کاهش ناگزیر ظرفیت روبهرو شدهاند. در این میان، تولیدکنندگان خاورمیانه که از ابتدا ظرفیت بالاتری در تأمین انواع قیر داشتند و با وجود محدودیتهای کمتر در مقررات داخلی، امکان انعطافپذیری بیشتری در تولید دارند، به گزینهای مهم برای تأمین نیاز اروپا تبدیل شدهاند. تحلیلگران برلین معتقدند اگرچه اروپا بهطور تاریخی تلاش کرده وابستگی خود را به واردات کاهش دهد، اما در بخش قیر احتمالاً این وابستگی افزایش خواهد یافت.
بخش دیگر این تحولات مربوط به اثرات مستقیم و غیرمستقیمی است که این تغییرات بر خاورمیانه و حتی مناطق دیگر جهان میگذارد. اروپا به دلیل سختگیریهای نظارتی و استانداردهای بسیار بالا، عملاً به یکی از تعیینکنندگان سطح کیفی قیر در بازار جهانی تبدیل شده است. زمانی که یک کشور خاورمیانهای قصد صادرات به اروپا دارد، مجبور میشود استانداردهای پیچیدهتری را رعایت کند؛ استانداردهایی که بعدها در صادرات به آفریقا و آسیا نیز مورد استفاده قرار میگیرد. همین موضوع باعث افزایش کیفیت کلی قیر در مناطق گستردهای از جهان شده، اما در عین حال هزینه تولید را افزایش داده است.
کشورهای شرق آفریقا و جنوب آسیا، که بهشدت به واردات قیر از خاورمیانه وابستهاند، احتمالاً در سالهای آینده مجبور خواهند شد سازوکارهای کیفی خود را با استانداردهای اروپا هماهنگ کنند؛ این موضوع ممکن است موجب افزایش هزینه پروژههای عمرانی در این مناطق شود.
از سوی دیگر، بازگشت بازار اروپا به ترکیبات تار در بخشهایی از صنعت، زمینهساز پژوهشهای تخصصی تازهای در اروپا شده است. گزارشهایی که در برلین منتشر شده تأکید دارد که برخی صنایع اروپایی بهدلیل افزایش نیاز به مواد بادوامتر و مقاومتر، دوباره به مشتقات تار علاقهمند شدهاند. این مواد بهخصوص در پروژههایی که نیاز به مقاومت شیمیایی، مقاومت حرارتی یا پایداری طولانیمدت دارند، کاربرد گستردهای پیدا کردهاند. برای تولید چنین موادی، پالایشگاهها باید فرآیند تقطیر و جداسازی بسیار دقیقتری انجام دهند، که تنها در پالایشگاههای مجهز ممکن است. همین مسئله موجب شده برخی از پروژههای پژوهشی و صنعتی اروپا مستقیماً با پالایشگاههای خاورمیانه ارتباط برقرار کنند. این همکاریها میتواند مسیر جدیدی از وابستگی متقابل بین اروپا و خاورمیانه ایجاد کند؛ وابستگیای که برخلاف نفت خام، بر پایه مواد تخصصی و صنعتی شکل میگیرد.
مولفه دیگری که بر بازار قیر اروپا تأثیر گذاشته، دگرگونی در مدلهای حملونقل قیر است. اروپا بهدلیل تغییرات اقلیمی مجبور شده زیرساختهای ذخیرهسازی و انتقال مواد قیری را ارتقا دهد. تحلیلگران برلین گزارش دادهاند که برخی کشورها در حال سرمایهگذاری روی پایانههای جدید بندری، مخازن مقاومتر، خطوط حملونقل ریلی ویژه و تجهیز واگنهای مخصوص قیر هستند. دلیل این امر، نیاز به حمل ایمنتر مواد تخصصی است. اگرچه این سرمایهگذاریها در درازمدت باعث ثبات بیشتری در زنجیره تأمین خواهد شد، اما در کوتاهمدت باعث افزایش قابلتوجه هزینهها میشود. این موضوع باعث شده برخی کشورها ترجیح دهند بخش بیشتری از نیاز خود را از تولیدکنندگان با امکانات پالایشی مدرنتر تهیه کنند تا هزینههای انطباق با استاندارد اروپا کمتر شود.
یک عامل مهم دیگر که کمتر به آن توجه شده اما اثر گستردهای در بازار قیر اروپا دارد، ارتباط مستقیم بین رشد خودروهای برقی و نیاز به قیرهای مقاومتر است. وسایل نقلیه برقی بهطور متوسط وزن بیشتری نسبت به خودروهای معمولی دارند و همین مسئله فشار مضاعفی به سطح راهها وارد میکند. مهندسان آلمانی معتقدند این فشار بیشتر، باید با قیرهای مقاومتر و پایدارتر پاسخ داده شود؛ موضوعی که عرضهکنندگان قیر را مجبور میکند بهجای تولید مواد رایج، بهسمت تولید فرمولاسیونهای جدید بروند. همین تغییر تقاضا ممکن است تولیدکنندگان غیراروپایی را نیز به ارتقای خطوط تولید ترغیب کند. در این میان، پالایشگاههای خاورمیانه که ظرفیت تولید بالاتر و تجهیزات مدرنتری دارند، میتوانند نقش مهمی در تأمین این نیاز جدید بازی کنند.
در بخش ژئوپولیتیک، تحلیلگران برلین هشدار میدهند که در آینده نزدیک، قیر به یکی از مواد استراتژیک اروپا تبدیل خواهد شد. هرچند وابستگی اروپا به نفت خام در حال کاهش است، اما وابستگی آن به قیرهای تخصصی ممکن است افزایش پیدا کند؛ زیرا توسعه شبکه حملونقل، نوسازی جادهها، افزایش وزن وسایل نقلیه و نیاز به پوششهای صنعتی مقاوم، همگی نیاز به قیرهای پیچیدهتری دارند. از آنجا که اروپا ظرفیت کافی برای تولید این مواد ندارد، واردات از خاورمیانه، شمال آفریقا و بخشهایی از آسیا افزایش خواهد یافت. این افزایش واردات میتواند روابط سیاسی اروپا با این مناطق را نیز تحت تأثیر قرار دهد. برخلاف نفت خام که بازار جهانی بسیار بزرگتری دارد، بازار قیر تخصصی کوچکتر اما حساستر است؛ و هرگونه اختلال در آن میتواند توسعه عمرانی اروپا را با چالش مواجه کند.
مجموع این تحولات نشان میدهد که اروپا در نقطهای قرار دارد که بازار قیر و مواد وابسته به آن نهتنها بخشی از صنعت ساختوساز، بلکه بخشی از سیاستگذاریهای کلان اقتصادی، زیستمحیطی و حتی ژئوپولیتیکی آن شده است. آنچه امروز در برلین رصد میشود، تنها یک تغییر صنعتی ساده نیست؛ بلکه نشانه شکلگیری الگوی جدیدی از همکاری، رقابت، وابستگی و استانداردسازی جهانی است که اثرات آن در خاورمیانه بسیار سریعتر از سایر مناطق احساس خواهد شد. کشورهای خاورمیانه که سالهاست در صادرات قیر نقش کلیدی داشتهاند، احتمالاً در آینده نزدیک به تولیدکنندگان اصلی قیرهای تخصصی اروپا تبدیل خواهند شد؛ و این تحول میتواند ساختار سرمایهگذاری پالایشی، سیاستگذاریهای صنعتی و حتی روابط تجاری منطقه را دگرگون کند.
