نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

بازچینی انرژی خاورمیانه با تغییر جریان‌های نفت روسیه و زیرساخت‌های قیر و نفت

به گزارش دنیای نفت و قیر، تحولی بزرگ در معماری جهانی انرژی شکل می‌گیرد؛ هم‌زمان با کاهش‌های معنادار در صادرات مستقیم نفت خام روسیه به بازارهای آسیایی و تحریم‌های آمریکا علیه تولیدکنندگان عمده روس، اثرات این جابه‌جایی به بخش زیرساختی قیر نیز سرایت کرده و مسیرها، استراتژی پالایشی و تصمیمات بلندمدت سرمایه‌گذاری را دگرگون می‌سازد.
در مرکز این دگرگونی، دو شرکت «Rosneft» و «Lukoil»، که بخش بزرگی از تولید نفت روسیه را در اختیار دارند، با تحریم‌هایی مواجه شدند که معاملات آن‌ها را محدود می‌کند و طرف‌های تجاری خارجی را نیز در معرض جریمه‌های ثانویه قرار می‌دهد.


پالایشگاه‌های آسیایی، به‌ویژه در هند و چین، به تدریج از بارگیری‌های دریایی نفت روسیه کناره می‌گیرند که این اقدام، مدل‌های تأمین نفت خام، سبد مبدأ و مسیر حمل را دچار تغییر می‌کند.
پیامدهای این تغییر در زنجیره تأمین قیر چشمگیر هستند. قیر که عمدتاً از بخش باقیمانده پالایش نفت به دست می‌آید، به‌ویژه به مواد سنگین خام نیاز دارد. با کاهش جریان‌های نفت سنگین روسیه و افزایش تخفیفات برای این مبدأ، پالایشگاه‌ها و تولیدکنندگان خلیج فارس فرصت استراتژیکی برای جذب سهم جدید بازار پیدا کرده‌اند. صادرکنندگان خلیج که هم نفت سبک برای سوخت و هم نفت سنگین برای خوراک قیر دارند، اکنون در موقعیت برتر قرار گرفته‌اند.


از منظر لجستیکی، بنادر و ترمینال‌های خلیج فارس به‌عنوان هاب‌های صادراتی قیر و حمل دریایی کالاهای مرتبط محبوب‌تر می‌شوند. زمان حمل کوتاه‌تر به بازارهای آسیایی نسبت به مسیرهای روسیه از آرکتیک یا بالتیک، مزیت هزینه‌ای ایجاد می‌کند، ضمن اینکه تقاضای مبدأ امن و بدون ریسک تحریم، بر مزیت رقابتی صادرکنندگان خلیج می‌افزاید. در عین حال، جهت‌گیری به خوراک سنگین قابل‌پردازش برای قیر، به پالایشگاه‌های منطقه فرصت می‌دهد تا زنجیره ارزش پایین‌دستی خود را گسترش بدهند—از صادرکننده صرف نفت خام به تأمین‌کننده محصول نهایی زیرساختی: قیر و آسفالت.


از منظر سیاسی، این بازچینی منطقه خلیج فارس را در کانون بازتعریف روابط انرژی و دیپلماسی جهانی قرار می‌دهد. این کشورها در حالی که روابط با واردکنندگان عمده آسیایی را تقویت می‌کنند، روابطشان با اروپا را حفظ می‌کنند و همزمان باید با رژیم تحریمی آمریکا و رقابت منطقه‌ای سر و کار داشته باشند. توانایی آن‌ها در تأمین مطمئن نفت خام و قیر به منبع قدرت ژئوپولیتیکی و دیپلماتیک تبدیل شده است.
از نظر فناوری، این جابه‌جایی سرمایه و توجه را به سمت ارتقای نفت خام سنگین، پالایش قیر با محتوای آسفالتین بالا و تکنولوژی آسفالت مقاوم معطوف کرده است. سرمایه‌گذاری در پایانه‌های ویژه، کشتی‌های تخصصی حمل قیر، پالایشگاه‌های مدولار و مخاطرات محیط‌زیستی پایین‌تر، در دستور کار منطقه قرار گرفته است.
به‌صورت کلی، این دوره از نوسان نشان‌دهنده‌یک واقعیت در حال تبدیل است: قیر نه صرفاً یک کالای صنعتی، بلکه جزء ساختاری زیرساخت و محور ژئوپولیتیک می‌شود. توسعه‌دهندگان زیرساخت، پیمانکاران جاده، تأمین‌کنندگان آسفالت و استراتژیست‌های انرژی اکنون باید نه صرفاً قیمت و عرضه، بلکه پایداری مبدأ، ریسک مقرراتی و هم‌راستایی با جریان‌های تجارت جهانی را نیز در نظر بگیرند.