نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

اهمیت راهبردی پالایشگاه‌ها: شرکت‌های برتر نفتی روسیه در «۱۰۰ کالای برتر» و نقش متغیر آنها در بازار جهانی

به گزارش دنیای نفت و قیر، ظهور نسل تازه‌ای از فناوری‌های بازیافت قیر در سال‌های اخیر، به‌ویژه در اواخر سال ۲۰۲۵، لایه‌ای عمیق و چندبعدی از دگرگونی‌های صنعتی، اقتصادی، زیست‌محیطی و ژئوپولیتیکی را در سطح بین‌المللی رقم زده است. این تحول نه‌تنها کشورهایی را که پیشتاز توسعه دستگاه‌های فوق‌پیشرفته بازسازی قیر هستند تحت‌تأثیر قرار داده، بلکه زنجیره جهانی تأمین مواد راه‌سازی، چشم‌انداز آینده پروژه‌های زیرساختی، توازن قدرت میان تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان قیر، و حتی مسیر سیاست‌گذاری‌های زیست‌محیطی را تغییر داده است. تا پیش از این، بازیافت قیر اغلب به روش‌هایی محدود بود که تنها می‌توانستند بخشی از کارایی اولیه قیر را بازگردانند، اما اکنون ‌تکنیک‌های نوسازی و بازسازی مولکولی قیر در حال تبدیل شدن به یک انقلاب واقعی‌اند؛ انقلابی که مرزهای سنتی صنایع نفت، راه‌سازی و محیط‌زیست را در هم می‌شکند و الگوهای جدیدی از رقابت فناورانه را شکل می‌دهد.

در بسیاری از کشورهای شرق آسیا، از جمله مجموعه‌ای از مراکز پژوهشی که در دهه اخیر به شدت بر روی احیای مواد نفتی متمرکز بوده‌اند، دستگاه‌هایی ساخته شده که قادرند قیرهای کاملاً فرسوده، اکسید شده و حتی آلوده را به ماده‌ای با کیفیت بسیار نزدیک به قیر تازه تبدیل کنند. این فرآیند با استفاده از واکنش‌های دقیق کنترل‌شده، تجزیه پیوندهای آسیب‌دیده و بازآرایی ساختار مولکولی انجام می‌شود. نتیجه این است که قیرهای قدیمی که پیش‌تر تنها به عنوان ضایعات کم‌ارزش تلقی می‌شدند، اکنون به یک منبع قابل اتکا و قابل استفاده مجدد تبدیل شده‌اند. این نوآوری، نه یک بهبود تدریجی بلکه جهشی فناورانه است که پیامدهای آن به‌سرعت در سطح جهان گسترش یافته است.

این فناوری‌ها نخستین اثر خود را بر بازارهای سنتی قیر گذاشته‌اند. کشورهایی که معمولاً به واردات گسترده قیر وابسته بودند، با دیدن امکان تولید داخلی قیر بازیافتی با کیفیت بالا، به سمت سرمایه‌گذاری در خطوط پیشرفته بازیافت حرکت کرده‌اند؛ این روند به‌ویژه در کشورهای جنوب‌شرق آسیا و بخش‌هایی از آفریقا قابل مشاهده است. چنین تغییری به کاهش وابستگی این کشورها به صادرکنندگان سنتی قیر، از جمله بسیاری از کشورهای خاورمیانه، منجر شده است. کاهش وابستگی، خود به معنای تغییرات ژئوپولیتیکی در روابط میان کشورهاست؛ زیرا قیر نه‌تنها یک محصول صنعتی بلکه یک ابزار قدرت اقتصادی و سیاسی نیز محسوب می‌شود. هنگامی که کشورهایی که سال‌ها مصرف‌کنندگان عمده قیر بوده‌اند به تولیدکنندگان نسبی تبدیل شوند، توازن عرضه و تقاضا به شکلی بنیادین دگرگون می‌شود و این مسأله می‌تواند جایگاه سنتی بسیاری از کشورها را تغییر دهد.

در خاورمیانه، این تحول دو پیامد مهم داشته است. نخست اینکه برخی کشورها که پیش‌تر بر صادرات قیر و فرآورده‌های مشابه برای ایجاد درآمد پایدار تکیه داشتند، اکنون با خطر کاهش سهم بازار مواجه‌اند. این روند باعث شده آن‌ها به‌دنبال تنوع‌بخشی به منابع درآمدی خود باشند و بیشتر به سمت فناوری‌های پالایشگاهی پیشرفته، تولید قیرهای اصلاح‌شده و ارائه خدمات مهندسی صادرات‌محور حرکت کنند. دوم اینکه برخی دیگر از کشورهای منطقه که از نظر تولید قیر جایگاه ضعیف‌تری داشتند، با توجه به امکان بازیافت قیرهای کهنه، فرصت پیدا کرده‌اند تا نیازهای داخلی خود را بدون سرمایه‌گذاری‌های گسترده در پالایشگاه‌های جدید تأمین کنند. این مسأله باعث افزایش استقلال صنعتی و کاهش فشارهای اقتصادی بر این کشورها شده است.

در سطح جهانی، اثرات زیست‌محیطی این فناوری‌ها نیز بسیار قابل توجه است. حجم عظیمی از قیرهای قدیمی که پیش‌تر به‌عنوان زباله‌های صنعتی به محل‌های دفن منتقل می‌شدند، اکنون می‌توانند دوباره وارد چرخه مصرف شوند. این موضوع نه‌تنها به کاهش آلودگی کمک می‌کند بلکه از استخراج و فرآوری اضافی مواد اولیه نیز جلوگیری می‌کند. بسیاری از نهادهای بین‌المللی فعال در حوزه محیط‌زیست این فناوری‌ها را یکی از مهم‌ترین پیشرفت‌های چند سال اخیر معرفی کرده‌اند و حتی برخی کشورها از جمله چند کشور اروپای شمالی، مشوق‌هایی برای شرکت‌هایی که از فناوری‌های بازیافت قیر استفاده می‌کنند ارائه داده‌اند. تمرکز بر جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه‌ای نیز عاملی است که باعث شده فناوری‌های جدید، جذابیت بیشتری برای سیاست‌گذاران پیدا کنند.

این تغییرات همچنین رقابت میان شرکت‌های بزرگ سازنده تجهیزات بازیافت قیر را تشدید کرده است. بسیاری از شرکت‌های فعال در حوزه تجهیزات سنگین راه‌سازی اکنون به‌طور جدی در حال سرمایه‌گذاری بر روی طراحی و تولید دستگاه‌هایی هستند که بتوانند در کوتاه‌ترین زمان، بیشترین حجم قیر فرسوده را با بالاترین کیفیت ممکن احیا کنند. این رقابت، علاوه بر ایجاد بازارهای جدید، به کاهش قیمت فناوری‌های بازیافت در سال‌های آینده منجر خواهد شد و این امر، دسترسی کشورهای بیشتری را به این فناوری‌ها م مکن می‌سازد.

در کنار این تحولات جهانی، شکل‌گیری شبکه‌های همکاری فناورانه نیز اهمیت زیادی یافته است. برخی کشورها با ایجاد مراکز تحقیقاتی مشترک به‌دنبال توسعه نسخه‌های بومی این فناوری‌ها هستند. برای مثال، همکاری‌هایی میان چند کشور آسیایی در زمینه تولید دستگاه‌های کوچک‌مقیاس احیای قیر آغاز شده که می‌تواند برای مناطق فاقد زیرساخت‌های بزرگ تولید قیر بسیار مفید باشد. این مشارکت‌ها علاوه بر انتقال دانش، به افزایش استانداردهای فنی و کیفیت خروجی کمک می‌کند و می‌تواند ساختار بازار جهانی قیر را بیش از پیش تغییر دهد.

خاورمیانه نیز ناگزیر است خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. کشورهای تولیدکننده قیر در این منطقه ممکن است در کوتاه‌مدت با کاهش تقاضای جهانی روبه‌رو شوند، اما در بلندمدت فرصت‌هایی برای رشد نیز خواهند داشت. یکی از این فرصت‌ها، توسعه قیرهای فوق‌کیفی برای پروژه‌های زیرساختی بسیار پیشرفته است؛ پروژه‌هایی مانند راه‌های با عمر بالا، سطوح مقاوم در برابر حرارت‌های شدید، و مسیرهای ویژه حمل‌ونقل سنگین. این محصولات هنوز قابلیت بازیافت کامل ندارند و از این رو بازار آن‌ها پایدار خواهد بود. همچنین کشورهای خاورمیانه که دارای توان مالی بالا و زیرساخت‌های پژوهشی مناسب هستند می‌توانند به مراکز تولید و صادرات فناوری تبدیل شوند، نه صرفاً صادرکنندگان مواد خام.

در سطح جهانی، کشورهایی که از نظر فناوری پیشرفته‌اند اکنون در پی ایجاد استانداردهای نوین برای قیرهای بازیافتی هستند. تدوین این استانداردها نقش مهمی در شکل‌دهی به بازار جهانی خواهد داشت. هر چه تعداد بیشتری از کشورها استانداردهای مشترک را بپذیرند، تجارت قیر بازیافتی و تجهیزات مربوط به آن آسان‌تر خواهد شد. این موضوع می‌تواند خاورمیانه را نیز تحت فشار قرار دهد تا تولیدات خود را با استانداردهای جدید هماهنگ کند.

به‌طور کلی، ظهور فناوری‌های پیشرفته بازیافت قیر در سال ۲۰۲۵، نه یک پیشرفت محدود تکنیکی، بلکه نقطه عطفی در تحول بازار جهانی قیر و صنایع وابسته به آن است. تأثیر این تحول بر خاورمیانه و جهان ترکیبی از چالش‌ها و فرصت‌هاست؛ چالش‌هایی مانند کاهش تقاضا برای قیر اولیه و تغییر الگوهای تجارت، و فرصت‌هایی مانند توسعه فناوری‌های جدید، افزایش ارزش افزوده، و ایجاد بازارهای نو در حوزه تجهیزات و خدمات فنی. آنچه روشن است این است که جهان در آستانه دوره‌ای قرار دارد که در آن بازیافت نه تنها یک فعالیت اقتصادی بلکه یک ابزار ژئوپولیتیک و یک الزام زیست‌محیطی است. در چنین شرایطی، کشورهایی موفق خواهند بود که به‌جای مقاومت در برابر تغییر، با آن همراه شوند، خود را با نیازهای جدید هماهنگ کنند و نقش فعال‌تری در شکل‌دهی به آینده صنعت قیر بر عهده بگیرند.