به گزارش دنیای نفت و قیر، افزایش اخیر واردات نفت خام چین که بر پایه دادههای حملونقل بینالمللی و گزارشهای رسمی برخی پالایشگاهها منتشر شده، در زمانی رخ میدهد که بازار جهانی انرژی همچنان با لایههای متعدد تغییر، نوسان و بیثباتی روبهرو است و کشورها سعی دارند راهبردهای تأمین منابع خود را با شرایط در حال دگرگونی سازگار کنند. در ماه نوامبر، حجم واردات نفت خام چین به حدود ۱۲.۳۸ میلیون بشکه در روز رسید که بالاترین سطح ثبتشده از اوت ۲۰۲۳ محسوب میشود و نشان میدهد این کشور همچنان در مسیر تقویت ظرفیت ذخیرهسازی و افزایش انعطافپذیری پالایشی حرکت میکند. در میان این روند، واردات نفت ایران جایگاه ویژهای یافت و به حدود یکمیلیون و سیصد و پنجاه هزار بشکه در روز رسید که نسبت به ماه قبل بیش از ۲۳۰ هزار بشکه رشد داشت و همین جهش موجب شد تحلیلگران بار دیگر توجه خود را به تأثیر نفت سنگین ایران بر زنجیره تولید محصولات خاص، از جمله قیر، معطوف کنند. اهمیت این موضوع زمانی روشنتر میشود که مشخصات نفت سنگین ایران در مقایسه با برخی رقبای منطقهای بررسی شود، زیرا این نوع نفت به دلیل میزان باقیمانده بالا و ترکیب مناسب برای تولید قیر، جایگاهی مهم در برنامهریزی بسیاری از پالایشگاههایی دارد که فعالیت آنها حول تولید مشتقات سنگین متمرکز است. هنگامی که کشوری مانند چین، با ظرفیت عظیم پالایشی، حجم خرید نفت سنگین ایران را افزایش میدهد، روندی آغاز میشود که نه فقط بر عرضه نفت خام، بلکه بر نحوه تولید و قیمتگذاری قیر در بازارهای مرتبط نیز اثر میگذارد. سالهاست که بازار قیر نسبت به تغییرات کوچک در کیفیت خوراک حساس بوده و هرگونه تحول در ترکیب گوگرد، چگالی، میزان کربن باقیمانده و ویژگیهای فنی دیگر میتواند بر فرآیندهای حرارتی، هزینه اکسیداسیون و نوع محصول خروجی اثر مستقیم بگذارد.
این افزایش خرید نفت ایران موجب شد برخی پالایشگاههای بزرگ چینی برنامههای عملیاتی خود را بازبینی کنند، زیرا حاشیه سود ناشی از فراورش نفت سنگین عموماً برای آن دسته از پالایشگاههایی که واحدهای تقطیر در خلأ و برجهای اکسیداسیون پیشرفته دارند، قابلتوجه است. این موضوع خود به معنای افزایش ظرفیت تولید قیر در بخشهایی از چین است که معمولاً در فصلهای سرد سال ذخیرهسازی را بالا میبرند تا برای ماههای پرمصرف آماده باشند. از سوی دیگر، افزایش جذب نفت سنگین ایران توسط چین، رقابت را برای کشورهایی که از این نوع نفت برای تولید قیر استفاده میکنند، بیشتر کرده و موجب شده برخی پالایشگاههای منطقه خاورمیانه، آسیای جنوبی و شرق مدیترانه شرایط تازهای را در قیمتگذاری مشاهده کنند. این وضعیت بر کشورهایی که به صادرات قیر وابستهاند نیز تأثیر دارد، زیرا هرگونه تغییر در دسترسی به خوراک مناسب، به بازنگری قراردادهای بلندمدت، تعدیل فرمولهای قیمت و حتی تغییر مسیر عرضه منجر میشود. برای مثال، برخی شرکتهای صادرکننده قیر در منطقه خلیج فارس که بهطور سنتی بر نفتهای سنگین خاصی تکیه میکردند، اکنون ممکن است نیازمند بازبینی روشهای ترکیب خوراک باشند تا محصول نهایی آنها از نظر درجه نفوذ، چسبندگی و مقاومت حرارتی همچنان مطابق استانداردهای بینالمللی باقی بماند.
چین در سالهای اخیر بخش قابلتوجهی از پروژههای ساختوساز، راهسازی و توسعه شبکه حملونقل بینشهری را با سرعتی بالا دنبال کرده و این امر نیاز به قیر را در داخل کشور افزایش داده است. واردات بیشتر نفت سنگین میتواند باعث شود برخی پالایشگاههای چینی، که پیشتر بین تخصیص قیر برای مصرف داخلی و صادرات تردید داشتند، اکنون ظرفیت بیشتری برای تولید هر دو دسته داشته باشند. این وضعیت پیامدهای گستردهای در بازار قیر کشورهای آسیایی دارد، زیرا اگر چین تصمیم بگیرد مازاد قیر خود را صادر کند، کشورهای واردکنندهای مانند بنگلادش، ویتنام و کنیا ممکن است با تغییر در قیمت و عرضه روبهرو شوند. در مقابل، اگر چین به دلیل رونق پروژههای زیرساختی، بخش بزرگی از تولید قیر را به مصرف داخلی اختصاص دهد، بازارهای صادراتی که معمولاً از عرضهکنندگان منطقه خاورمیانه و آسیای جنوبی تغذیه میشوند، احتمالاً با فشار بیشتری برای حفظ تعادل بین عرضه و تقاضا مواجه خواهند شد.
افزون بر این، اثرات ژئوپلیتیکی افزایش واردات نفت ایران توسط چین نیز قابل چشمپوشی نیست.
جایگاه ایران در بازار انرژی آسیایی زمانی تقویت میشود که حجم صادرات آن رو به افزایش باشد و این مسئله میتواند بر جایگاه دیگر صادرکنندگان منطقه تأثیر بگذارد. کشورهایی که سهم قابلتوجهی در بازار نفت سنگین چین داشتند، ممکن است بهمنظور حفظ روابط تجاری خود، به ارائه مشوقهای قیمتی، انعطاف بیشتر در پرداختها یا ارائه تضمینهای بلندمدت روی بیاورند.
چنین تغییراتی در نهایت بر معادلات اقتصادی قیر اثرگذار میشود، زیرا هزینه تولید قیر در بسیاری از کشورها مستقیم یا غیرمستقیم با قیمت و دسترسپذیری نفت سنگین مرتبط است.
با توجه به اینکه بسیاری از کشورها در فصلهای سرد سال میزان مصرف قیر را کاهش میدهند، اما در پشت صحنه برای پروژههای بهار و تابستان برنامهریزی میکنند، تحلیلگران معمولاً از دادههای واردات نفت ماههای پایانی سال برای پیشبینی قیمت قیر در نیمه نخست سال بعد استفاده میکنند. افزایش واردات نفت سنگین توسط چین پایه محاسبات بسیاری از مدلهای پیشبینی را دگرگون میکند و ممکن است باعث شود کشوری که در گذشته قیر را با قیمتهای ثابت و قابلپیشبینی دریافت میکرد، اکنون با بازههای متفاوتی روبهرو شود. چنین تحولی بر سیاستگذاری پروژههای عمرانی، بودجهبندی پیمانکاران و زمانبندی خرید نیز اثرگذار خواهد بود.
از منظر زیستمحیطی نیز، افزایش واردات نفت سنگین ممکن است پالایشگاههای چینی را به سمت ارتقای فناوری برای کاهش انتشار آلایندهها سوق دهد، زیرا فراورش نفت سنگین معمولاً نیازمند مدیریت دقیقتر پسماندها و گازهای خروجی است. برخی پالایشگاهها در سالهای اخیر، بهویژه آنهایی که در نزدیکی مراکز شهری قرار دارند، به نصب واحدهای پیشرفته اکسیداسیون روی آوردهاند تا قیر تولیدی آنها علاوه بر حفظ کیفیت، سازگارتر با معیارهای جدید زیستمحیطی باشد. این اقدامات در بلندمدت میتواند موجب افزایش کیفیت قیر صادراتی چین شود و به رقابت نزدیکتری با عرضهکنندگان باسابقهای از جمله ترکیه و کره جنوبی منجر گردد.
افزایش واردات نفت خام همچنین ظرفیت عملیاتی بنادر چین را تحت فشار بیشتری قرار میدهد، زیرا افزایش تخلیه نفت و انتقال آن به مخازن ذخیرهسازی نیازمند هماهنگی دقیق میان کشتیها، تأسیسات ذخیره و شبکه حملونقل داخلی است. ترمینالهای قیر که معمولاً در کنار پالایشگاههای بزرگ قرار دارند، در صورت افزایش تولید، مجبور به تنظیم مجدد تعرفهها و برنامهریزیهای بارگیری خواهند بود و این موضوع مستقیماً بر قیمت قیر در بازارهای مصرفکننده اثر میگذارد. چنین تغییراتی در نهایت بر محاسبه هزینه حمل از مبدا، نرخ صادرات و حتی اولویتبندی مشتریان تأثیر میگذارد. در منطقه خاورمیانه نیز، اگر ایران درآمد بیشتری از صادرات نفت کسب کند و بتواند همزمان ظرفیت صادراتی قیر را افزایش دهد، شرایط رقابتی برای کشورهایی که از این محصول بهعنوان منبع درآمد جانبی استفاده میکنند تغییر خواهد کرد.
از بُعد روانی بازار، هنگامی که بزرگترین واردکننده نفت جهان راهبرد خرید خود را تغییر میدهد، معاملهگران معمولاً انتظارات خود درباره آینده قیمت قیر و سایر مشتقات سنگین را بهروزرسانی میکنند. این بازنگریها گاهی به ایجاد نوساناتی میانجامد که از شدت تغییرات واقعی در عرضه و تقاضا فراتر میرود. هنگامی که دادههای تازه نشان میدهد چین در حال افزایش سهم نفت سنگین در سبد وارداتی خود است، برخی فعالان بازار ممکن است انتظار افزایش یا کاهش عرضه قیر را داشته باشند و بر همین اساس سفارشهای جدیدی ثبت کنند یا قراردادهای قبلی را اصلاح نمایند. همین روند میتواند به شکلگیری موجهای کوتاهمدت در قیمت قیر منجر شود، حتی اگر اصول بنیادی بازار هنوز دستخوش تغییر گسترده نشده باشد.
در مجموع، افزایش واردات نفت چین از ایران تنها یک تغییر ماهانه در جدول خرید محسوب نمیشود، بلکه آغازگر مجموعهای از پیامدهای گسترده است که نه فقط بازار نفت، بلکه بازار قیر، اقتصاد پالایشی، روابط ژئوپلیتیکی و راهبردهای زیرساختی کشورهای مختلف را تحت تأثیر قرار میدهد. این تحول موجب شده تحلیلگران دیدگاهی تازه نسبت به اهمیت نفت سنگین در زنجیره ارزش قیر داشته باشند و توجه بیشتری به این نکته نشان دهند که هرگونه تغییر در مسیر واردات چگونه میتواند ساختار قیمتگذاری، جهتگیری صادراتی و سیاستهای تولید را در بسیاری از مناطق جهان دگرگون کند. افزایش چشمگیر واردات چین نشان میدهد این کشور همچنان در حال بازآفرینی جایگاه خود در بازار انرژی است و تصمیمات آن پیامدهایی دارد که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر روند تولید و تجارت قیر در آسیا، خاورمیانه و بخشهایی از اروپا اثر میگذارد.
به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان معتقدند که جهش نوامبر تنها یک آمار ساده نیست، بلکه نقطه شروع مرحلهای تازه در تعامل میان نفت سنگین، پالایشگران آسیایی و کشورهای صادرکننده قیر به شمار میآید.
