نشریه تخصصی صنعت قیر و عوامل وابسته

مجله WPB شماره ژانویه

شماره ژانویه مجله دنیای نفت و قیر

همکاران

افزایش تنش‌های ژئوپولیتیکی در خاورمیانه شوک نفتی جهانی و نوسانات بازار را به‌دنبال داشت

به گزارش دنیای نفت و قیر، تحولات اخیر نظامی در خاورمیانه باعث بی‌ثباتی شدید در بازارهای جهانی انرژی شده است. حملات هوایی اسرائیل که تأسیسات استراتژیک ایران، از جمله مراکز هسته‌ای را هدف قرار داده، به کشته شدن مقاماتی بلندپایه مانند حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران، انجامیده است. مقامات اسرائیلی این عملیات را اقدامی ضروری برای مقابله با تهدیدات وجودی توصیف کرده‌اند.

این رویارویی مستقیم، نقطه عطفی در دشمنی دیرینه میان دو کشور به شمار می‌آید، زیرا دامنه تنش‌ها از عملیات‌های پنهانی به درگیری‌های آشکار نظامی در منطقه‌ای حیاتی برای عرضه جهانی نفت گسترش یافته است.

پیامدهای استراتژیک برای بازار نفت

بخش انرژی به این تحولات با نگرانی فوری واکنش نشان داد. قیمت نفت برنت نزدیک به ۸٪ افزایش یافت و به‌طور موقت از ۷۸.۵۰ دلار عبور کرد؛ در حالی که نفت وست تگزاس اینترمدیت نیز بیش از ۷٪ رشد داشت. اگرچه هیچ زیرساخت نفتی به‌صورت رسمی آسیب ندیده، اما نقش کلیدی ایران در صادرات نفت و نزدیکی آن به تنگه هرمز—گلوگاهی که تقریباً یک‌پنجم نفت جهان از آن عبور می‌کند—سبب افزایش اضطراب در بازار شد.

این تشدید تنش‌ها در شرایطی رخ می‌دهد که منطقه از قبل نیز ناآرام بود. درگیری‌های اخیر میان حماس و غزه بر تنش‌های ژئوپولیتیکی افزوده است. حمایت ایران از گروه‌های شبه‌نظامی و اقدامات اسرائیل برای مهار نفوذ ایران، به فضای بحرانی کنونی دامن زده است. این تبادل نظامی اخیر می‌تواند نشان‌دهنده گذار به یک درگیری نظامی گسترده‌تر باشد و نه صرفاً درگیری‌های نیابتی یا موردی.

نقش محوری ایران در چشم‌انداز انرژی

با وجود تحریم‌های بین‌المللی، ایران همچنان یکی از عوامل اصلی در سیستم انرژی جهانی است. با دارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز، این کشور حضور چشمگیری در بازار نفت خام دارد—که عمدتاً از طریق کانال‌های رسمی و غیررسمی، به‌ویژه در بازارهایی همچون چین، انجام می‌گیرد. تحلیلگران تخمین می‌زنند صادرات نفت خام ایران اخیراً از ۱.۵ میلیون بشکه در روز نیز فراتر رفته است.

فراتر از ظرفیت تولید، موقعیت ژئوپولیتیکی ایران نیز اهرم مهمی برای نفوذ در بازارهای انرژی است. این کشور به‌عنوان عضوی از ائتلاف اوپک‌پلاس، همراه با کشورهایی چون عربستان سعودی و روسیه، در تعیین سیاست‌های جهانی نفت نقش دارد. همچنین نزدیکی جغرافیایی آن به تنگه هرمز، امکان اثرگذاری غیرمستقیم بر جریان انرژی جهان را فراهم کرده و هر تهدیدی نسبت به این مسیر حیاتی، بلافاصله موجب نگرانی در میان معامله‌گران می‌شود.

واکنش بازارهای مالی به افزایش ریسک

بازارهای مالی نیز واکنشی شدید نشان دادند. در کنار افزایش بهای نفت، دارایی‌های امن مانند طلا رشد داشتند و در مقابل، شاخص‌های سهام دچار افت قابل‌توجه شدند. شاخص‌هایی نظیر S&P 500 و داوجونز با کاهش چشمگیری همراه بودند که نشان از نگرانی سرمایه‌گذاران از اختلال در عرضه و پیامدهای ژئوپولیتیکی دارد.

سهام مرتبط با انرژی عملکردی فراتر از بازار داشتند، چرا که افزایش بهای نفت خام احتمالاً پایدار خواهد بود. در سوی مقابل، بخش‌های حمل‌ونقل، لجستیک و تولید، به دلیل افزایش هزینه‌های ورودی و کاهش حاشیه سود، با کاهش ارزش مواجه شدند.

بازگشت فشارهای تورمی

این تحولات چالش‌های جدیدی را برای سیاست پولی به‌همراه دارد. در حالی که تورم نشانه‌هایی از کاهش نشان داده بود و بانک‌های مرکزی به‌سمت کاهش نرخ بهره متمایل شده بودند، افزایش پایدار بهای نفت—که بر زنجیره تأمین، حمل‌ونقل و تولید تأثیر می‌گذارد—می‌تواند تورم را دوباره تشدید کند.

این امر تصمیم‌گیری را دشوارتر می‌سازد. در صورت باقی‌ماندن قیمت نفت در سطوح بالا، احتمال بازگشت تورم بیشتر می‌شود و این می‌تواند بانک مرکزی آمریکا و سایر نهادهای پولی را به تعویق یا بازنگری در برنامه‌های کاهش نرخ بهره وادار کند. برای بازارهایی که منتظر تسهیل پولی بودند، این تغییر معنادار در انتظارات خواهد بود.

مقایسه‌های تاریخی و ریسک‌های معاصر

تنش‌های گذشته در خاورمیانه نیز بارها موجب اختلال در بازار نفت شده‌اند—هرچند اغلب به‌صورت موقت. جنگ خلیج فارس، حمله به عراق، یا درگیری‌های تانکری ایران از جمله این مواردند که باعث جهش قیمت‌ها شده اما پس از اطمینان از تداوم زنجیره‌های تأمین، قیمت‌ها تثبیت شده‌اند. با این حال، ماهیت غیرقابل پیش‌بینی چنین بحران‌هایی، همچنان محرک فعالیت‌های سفته‌بازانه و نوسانات قیمتی است.

آنچه وضعیت فعلی را خاص و بی‌ثبات می‌سازد، مقیاس و صراحت آن است. این یک درگیری نیابتی یا اقدام تروریستی محدود نیست—بلکه یک تقابل نظامی آشکار میان دو کشور است که یکی از آن‌ها از مهم‌ترین تولیدکنندگان نفت در جهان است و دیگری بر مسیر اصلی انتقال انرژی کنترل دارد.

عوامل کلیدی که باید دنبال کرد

ناظران بین‌المللی چند تحول مهم را زیر نظر دارند که مسیر آینده را مشخص خواهند کرد:

•راهبرد تلافی‌جویانه ایران: گزارش‌هایی از حملات پهپادی منتشر شده، اما هنوز تأثیر قطعی آن تأیید نشده است. هرگونه اقدام گسترده‌تر یا هدفمندتر از سوی ایران، سطح درگیری را به‌شدت افزایش خواهد داد.

•آسیب‌پذیری تنگه هرمز: هر اقدام مستقیم ایران برای مسدودسازی یا اختلال در عبور از این تنگه می‌تواند شوک شدید دیگری به بازار نفت وارد کند.

•مداخله احتمالی آمریکا: درگیری مستقیم نیروهای آمریکایی، سطح تهدید ژئوپولیتیکی را بالاتر برده و حساسیت بازارها را بیشتر خواهد کرد.

•تصمیمات بانک‌های مرکزی: در صورت باقی‌ماندن قیمت نفت در بازه‌های بحرانی (۸۰ تا ۸۵ دلار به بالا)، برنامه‌های تسهیل پولی احتمالاً به تعویق می‌افتد و این موضوع بر بازده اوراق و ارزش سهام اثر خواهد گذاشت.

جمع‌بندی: بازار انرژی در دوراهی

این واقعه تنها یک درگیری منطقه‌ای موقتی نیست—بلکه نشان‌دهنده شکنندگی امنیت انرژی جهانی در برابر رقابت‌های فزاینده ژئوپولیتیکی است. مسیر آینده قیمت نفت و روند تورم، بستگی به گسترش یا کاهش درگیری‌ها دارد. برای سرمایه‌گذاران و سیاست‌گذاران، این رویداد یادآور آن است که نفت صرفاً یک کالای اقتصادی نیست، بلکه شاخصی برای سنجش وضعیت ژئوپولیتیکی جهان است.

با افزایش نوسانات بازار و بازگشت ترس از تورم، اقتصاد جهانی وارد دوره‌ای تازه از عدم قطعیت شده است. گام‌های بعدی—چه در میدان جنگ و چه در عرصه اقتصاد—در تعیین مسیر آینده نقش تعیین‌کننده‌ای خواهند داشت.