به گزارش دنیای نفت و قیر، مصرف جهانی نفت به بالاترین سطح ثبتشده در تاریخ رسیده است؛ موضوعی که نشاندهنده تداوم رشد تقاضا بهویژه در میان اقتصادهای در حال توسعه است، با وجود نشانههایی از آغاز تحولات ساختاری در بخش انرژی جهان.
بر اساس تازهترین دادههای جمعآوریشده طی سال گذشته، مصرف نفت در سطح جهان به ۱۰۱.۸ میلیون بشکه در روز رسید که اندکی از رکورد قبلی فراتر رفته و رشد ۰.۷ درصدی را نشان میدهد. این روند افزایشی که در یک دهه اخیر بهطور متوسط سالانه یک درصد بوده، عمدتاً ناشی از رشد تقاضا در کشورهای غیرعضو OECD است.
ایالات متحده همچنان بزرگترین مصرفکننده نفت در جهان باقی مانده و نزدیک به یکپنجم کل تقاضا را به خود اختصاص داده است. اگرچه مصرف روزانه نفت در آمریکا نسبت به سال قبل اندکی کاهش یافته، اما روند کلی بلندمدت آن همچنان صعودی است. چین در جایگاه دوم قرار دارد، اما برخلاف الگوی رشد سریع گذشتهاش، اکنون با کاهش ۱.۲ درصدی تقاضا مواجه شده که میتواند نشانهای از رسیدن به یک نقطه اشباع باشد. تحلیلگران این روند را به کندی رشد اقتصادی و تغییرات ساختاری مانند برقیسازی حملونقل نسبت میدهند. در مقابل، تقاضای نفت در هند با رشدی بیش از ۳ درصد مواجه بوده که دلیل آن رشد سریع صنعتی و گسترش طبقه متوسط است؛ عاملی که این کشور را در آستانه تبدیل به سومین مصرفکننده بزرگ نفت قرار میدهد.
در نگاهی گستردهتر، تقاضای نفت در کشورهای عضو OECD تقریباً ثابت باقی مانده، در حالی که در کشورهای غیرعضو این سازمان با سرعتی ثابت در حال افزایش است. این تفاوت، انتقال نابرابر انرژی میان اقتصادهای توسعهیافته و در حال توسعه را برجسته میسازد.
در بخش تولید، عرضه جهانی شامل نفت خام، مایعات گازی طبیعی و سایر مایعات مرتبط، به سطح بیسابقه ۹۶.۹ میلیون بشکه در روز رسیده است. این رقم نهتنها بهبودی فراتر از سطح پیش از همهگیری کرونا را نشان میدهد، بلکه نمادی از تابآوری این صنعت است. با این حال، در پس این آمار کلی، روایتی پیچیدهتر نهفته است.
ایالات متحده همچنان در صدر تولیدکنندگان جهانی قرار دارد و مجموع تولید روزانه آن به ۲۰.۱ میلیون بشکه میرسد. با این حال، بخش قابل توجهی از این میزان شامل مایعات گازی طبیعی نظیر پروپان و اتان است که عمدتاً در پالایش و نه بهعنوان سوخت مستقیم حملونقل استفاده میشوند. در صورتی که این محصولات جانبی حذف شوند، تولید واقعی نفت خام و میعانات آمریکا برابر با ۱۳.۲ میلیون بشکه در روز خواهد بود که با وجود رکورد بودن، نرخ رشد کندتری نسبت به سالهای گذشته دارد. این امر میتواند نشانهای از رسیدن تولید آمریکا به سقف طبیعی خود باشد، مگر آنکه سرمایهگذاریهای عمدهای دوباره محرک رشد شوند.
روسیه با میانگین تولید روزانه ۱۰.۲ میلیون بشکه نفت خام و میعانات در رتبه دوم قرار دارد که کاهش ۳.۱ درصدی را نشان میدهد. تحریمها و موانع لجستیکی همچنان بر تولید این کشور تأثیرگذار هستند، اگرچه صادرات به بازارهای کلیدی نظیر چین و هند همچنان قوی باقی مانده است. عربستان سعودی نیز با کاهش شدیدتر ۴.۲ درصدی روبهرو شده و تولید روزانهاش به پایینترین سطح از اوایل دهه ۲۰۱۰ رسیده است. این کاهش به تصمیمهای راهبردی برای محدود کردن تولید و همچنین تمرکز داخلی بر سرمایهگذاری در حوزه پالایش و پتروشیمی نسبت داده میشود.
همچنین توزیع ذخایر جهانی نفت در آخرین ارزیابیها معادل ۱.۷ تریلیون بشکه بوده است. این ذخایر در صورت حفظ نرخ فعلی تولید، برای بیش از پنج دهه کافی خواهد بود، هرچند توزیع آنها در سطح کشورها بسیار نابرابر است. ونزوئلا، عربستان سعودی و ایران بیشترین سهم از ذخایر را دارند، در حالی که ذخایر نفتی ایالات متحده محدودتر است که این موضوع به بلوغ میادین نفتی و استانداردهای سختگیرانهتر در طبقهبندی مربوط میشود.
چند روند نوظهور در حال شکلدادن به آینده بازار نفت هستند. کاهش تولید عربستان ممکن است نشانهای از بازنگری در استراتژی بلندمدت آن باشد. وابستگی فزاینده آمریکا به مایعات گازی طبیعی، نمایانگر تغییرات ساختاری در الگوی تولید است که میتواند نیاز به زیرساختهای جدید پالایشی را به همراه داشته باشد. در عین حال، عدم رشد ذخایر جهانی با وجود افزایش تقاضا، حاکی از کاهش سرمایهگذاری در اکتشاف و توسعه جدید است—که میتواند تهدیدی برای ثبات عرضه در آینده باشد.
رشد سریع تقاضای هند در کنار تولید داخلی نسبتاً محدود آن، این کشور را به عاملی کلیدی در شکلگیری آینده بازار جهانی نفت تبدیل کرده است. تصمیمات راهبردی در حوزه ظرفیت پالایش، ذخیرهسازی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در این کشور، احتمالاً بر دینامیک تقاضای منطقهای و جهانی تأثیرگذار خواهد بود.
نکته قابل توجه دیگر، ظهور گویان بهعنوان عامل جدیدی در صحنه جهانی نفت است. انتظار میرود این کشور که تنها در عرض پنج سال تولید خود را از صفر به بیش از ۶۰۰ هزار بشکه در روز رسانده و ذخایری حدود ۱۱ میلیارد بشکه دارد، در دهه آینده به جمع تولیدکنندگان بزرگ جهان بپیوندد.
اگرچه در حال حاضر عرضه و تقاضای نفت در سطحی نسبتاً متعادل قرار دارد، این تعادل به عواملی بستگی دارد که همچنان بیثبات و حساس به تحولات ژئوپولیتیکی و اقتصادی هستند. از جمله عدم قطعیتها میتوان به مسیر تقاضای چین، پایداری تولید شیل آمریکا بدون سرمایهگذاریهای بزرگ و احتمال اختلالات ناشی از تنشهای جهانی اشاره کرد.
در مجموع، بررسیهای اخیر تأیید میکنند که نفت همچنان ستون اصلی نظام انرژی جهانی باقی مانده است. تقاضای قوی از سوی اقتصادهای نوظهور ادامه دارد، حتی در حالیکه تولیدکنندگان در حال پیمایش چشماندازی پیچیده از گذار، تردیدهای سرمایهگذاری و فشارهای ژئوپولیتیکی هستند. علیرغم گفتگوهای مداوم درباره کربنزدایی، نقش محوری نفت در اقتصاد جهانی—چه بهعنوان سوخت و چه بهعنوان دارایی راهبردی—همچنان پابرجاست.